اندیشه ، فلسفه
جهان پسادمکراسی ۳ ـ نئولیبرالییسم(۱) منوچهر صالحی لاهیجی
پسادمکراسی پدیدهای سیاسی است که بدون تبدیل شیوه تولید سرمایهداری به پدیدهای جهانی و در همین رابطه تبدیل لیبرال دمکراسی در کشورهای متروپل سرمایهداری به نئولیبرالیسم بهمثابه ساختار اقتصادی فراملی نمیتوانست تحقق یابد. بنابراین پیش از پرداختن بهاین یک «انفجار» ادبی نیست؛ در امریکای لاتین ادبیات فاخر، زنانه میشود – فابیِن پالِم، برگردان: امیر نظری
نویسنده اکوادوری ماریا فرناندا امپوئرو: «آنچه که اتفاق افتاده، تغییری در نورپردازی است، همانند تئاتر. تا به امروز پروژکتورها بر روی نویسندگان مرد متمرکز بودند. زنان نیز روی صحنه بودند، ولی در سایه. برای دیدنشان بایدآینده سلطنت در ایران: روح دیرینه، چالش مدرن، و زیست ولایی در پیچوخم تاریخ
مقدمه: پرسش از آینده سلطنت در ایران، سؤالی ریشهدار است که سالهاست در ذهن ایرانیان بیپاسخ مانده است. این تنها یک بحث سیاسی صرف نیست، بلکه کندوکاوی عمیق در لایههای پنهان تاریخ، سیاست و اندیشههوش مصنوعی، بشریت و آیندهای میان امید و وجدان فرشید یاسایی (1) فرشید یاسائی
پیشگفتار : در دنیای امروز، جایی که فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی با شتابی حیرتانگیز در حال شکل دهی به ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی ما هستند، بشر با پرسشهایی بنیادین و حیاتی روبه رو است. مفاهیمی مانند امید ، اخلاق، وظایف انسانی، وجدان، جنگ و صلح که از دیرباز شالوده هویت انسان را شکلکنسرت همایون شجریان در میدان آزادی: بازنمایی بحرانها و مدیریت نمادین
یکی از محورهای اصلی این گفتگو، تحلیل ابعاد پنهان و آشکار کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی بود که ابتدا کنسل و سپس به ورزشگاه آزادی موکول شد [۱]. این رویداد، فارغ از جنبههای هنری، به سرعت به یک مسئله
تاریخ
جذابیت ابژه گناهآلود حزب توده ایران علیرضا اردبیلی
جذابیت ابژه گناهآلود حزب توده ایران در کتاب از بازگشت تا اعدام: شیوا فرهمند راد به فاصله اندکی بعداز کتاب قبلی خود به نام “وحدت نافرجام” اثر جدید خود به نام “از بازگشت تا اعدام، حزب توده ایران[۱] و انقلاب ۱۳۵۷” را منتشرتاریخنگاری فمینیستی آزاده بیزارگیتی
استفانی رئول* و کیتلین سی. هامل*، برگردان: آزاده بیزارگیتی: تاریخنگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روشهایی برای بازگویی تجربیاتروایت منصفانهٔ تاریخ؛ تحلیلی کمسابقه در فضای فکری ایران
محمدرضاشاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفتوگویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن میگوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمانبندی مناسبی نداشت. میشد این پروژه را چندسال زودتراستبداد شاه عامل اصلی انقلاب بود
«دکتر همایون کاتوزیان» نامی آشنا و البته صاحبنظر در چند قلمرو محسوب میشود. از قلمرو ادبیات کلاسیک و نوین تا علم اقتصاد و اقتصاد سیاسی، بهویژه تاریخ معاصر و همچنین صاحبنام در قلمرو
اقتصاد
جنگ بر سر هزاران میلیارد تومان رانت است
جمهوری اسلامی ایران پس از سپری شدن ۴۷سال از استقرار هنوز نتوانسته است درباره نظام ارزی در اقتصاد تصمیمی کارشناسی، دقیق و علمی که دارای حداکثر منفعت برای ایرانیان باشد را اتخاذ و اجرا کند. اگر دوران خاصفعلا امید و نشانه ای برای تحول در بازار بورس دیده نمیشود/ اصلاحات اقتصادی بدون گشایشهای سیاسی جواب نمیدهد
حتی اصلاحات اقتصادی نمی تواند به تنهایی تغییری ایجاد کند. درواقع افزایش تورم، افزایش کسری بودجه، افزایش نقدینگی و همه این ها، به شرایط سیاسی کشور بر می گردد. در نهایت این روند از دید من روند مطلوبی نیست و درزندگی قرضی: ایران در آستانه فروپاشی اقتصادی-اجتماعی فرزاد امینی
ایران که در واقع کشوری ثروتمند است، امروز با یکی از سختترین بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در تاریخ مدرن خود روبرو است. حتی خرید مواد غذایی نیز برای ایرانیان تنها از طریق قرض و خرید نسیه ممکن شده است.کارفرمایان و چشم انداز ی که نیست
جامعه ایرانی ساکن ترکیبی از کروههای گوناگون اجتماعی- اقتصادی است. هرگروه اجتماعی درایران امروز بخواهد یا نخواهد منافعی دارد که با دیگر هم گروههایش گره خورده و نمی تواند به سادگی ازدرهم تنیدگیها دور شود.
دکتر حسام نوذری و مانی_ پیدایش هستی بدون آفرینشگر !

بسیار سپاسگزار شما هستم از مهر شما و چقدر خوشحالم که در خدمت شما هستم و بینندگان گرامی شما. همین جا دوست دارم که یادی هم کنم ازمر آبرامیان که به راستی یک گوهر درخشان است.
درود بر شما من داشتم کتاب ریگودا رو که کتاب فلسفی، اسطورهای و دینی هندیان هست مرور میکردم جزء مطالعات روزمره. سخنان خیلی جالبی دارن در پیدایش هستی و خیلیا مشترک هست به آنچه که ما ایرانیها فکر میکردهایم. چون هر دو از یک قوم بودهایم و با هم مهاجرت کردهایم. پسر، دخترمو هستیم با همدیگه. اونجا یک جملهای من دیدم این جمله رو برای شما میخونم و از شما خواهش میکنم آیا برای این پرسشی دارید و این پرسش برای این پاسخی دارید و این پرسش من میتواند آغازگر خوبی باشه برای بحثی که شما امروز در پیش دارید که ما کیستیم از کجا آمدهایم در ریگدا آمده بر هر ثابت آن چیزی که ایستاده استا حرکتی ندارد و بر هر جنبنده و نیز بر هر آنچه راه میرود و بر هر آنچه میپرد و بر تمام این آفرینش رنگارنگ تنها یک سرشت فرمانروایی میکنن. جناب نوذری این سرشت چیست؟ ببینید همه ما نتیجه یک فراآیند طولانی دت هستیم و اشاره من به فراآیند طولانی مدت یکی ۲ سال و ۱۰۰ هزار سال و ۱ میلیون سال و ۱ میلیارد سال نیست هیچ موجودی هم در یک روز خلق نشده هیچ موجودی هیچ جانداری در یک روز خلق نشده گفتم که اشاره من به ۱۰۰ هزار سال و ۱ میلیون سال نیست از عمر این عالم ما حدود ۱۴ میلیارد سال میگذره این عالم خود ما نه عالمهای دیگه و از عمر حیات روی کره زمین ما حدود ۴ میلیارد سال میگذره. حالا اونچه که برای بینندگان شما میتونه مهم باشه این هست که گذشتگان ما نه ۱۴ میلیارد سال پیش حضور حضوری داشتند نه ۱۱ میلیارد سال پیش نه ۵ میلیارد سال پیش و نه حتی ۱ میلیارد سال پیش شما و من ان مستقیم ما متأخر هستیم. همه ما برمیگردیم به مهاجرتی که بالا ۱۰۰ هزار سال پیش از قاره آفریقا آغاز میشه. این گذشتگان مستقیم ماها هستند. حالا از اینکه بگذریم برای سالیان طولانی حیات روی کره زمین ما تکیاختهای هست. یعنی یک سلول. تک یاختهای هست یعنی یک سلول. زمان میگذره ۱۰۰ میلیون سال ۱ میلیون سال میلیارد سال، ۲ میلیارد سال تا اینکه ما شاهد حضور چند یاختهایها هستیم. یعنی در هم رفتن که این پدیده فوقالعاده است. در هم رفتن یاختهها یعنی روزی یاختهای یاخته دیگری رو میخوره اما اون رو حذف نمیکنه که این یک روز بزرگ هست. یک پدیده بزرگ هست. کره زمین مادر ما نیست. کره زمین مادر ما نیست. کره زمین دایره ا هست. مادر ما کهکشانها هستن. ستارگانی که با زایش و با مرگ خودشون به عناصر حیات دادن. به هیدروژن به هلیام به کربان به اکسیژن به نیتروژن به گوگرد به فسفر و در سامانه خود ما به اندازه کافی انرژی وجود نداره که بتونه تولید این عناصر رو بکنه. سامانه خود ما اون قدرت رو نداره. این خورشید خانم ما با این قد و غوار اون توانایی رو اون انرژی رو اون حرارت رو نداره که بتونه تولید نوکلوسنتز بکنه. تولید عناصر تازه رو بکنه. در هم رفتن هستهها رو بکنه. ما نیازمند به نیرویی هستیم به مراتب به مراتب بالاتر. برای اینکه یک مثال بدم خدمت ینندگان شما یک نمونه حدود ۵ میلیارد سال پیش دو کهکشان بزرگ در هم میرد برخوردی صورت نمیگیره در هم رفتنی صورت میگیره و این در هم رفتن به اندازه کافی انرژی ایجاد میکنه تا کربن به دنیا بیاد کربن که به راستی پادشاه عناصر هست کربن که به راستی پادشاه عناصر هست اصلاً حیات روی کره زمین ما بهخصوص روی کربن سوار شده به خاطر خصوصیات این اتم دارای عدد اتمی ۶ هست ۴ الکترون در مدار خارجی خودش داره و با اون ۴ار الکترون چه قوقهایی به پا میکنه؟ میتونه ایجاد پلیمر بکنه، ایجاد آنزیم بکنه، مولکولهای بزرگ بکنه، دست اتمهای دیگه رو بگیره. اما در هر صورت میخوام به شما بگم که مادر ما کپکشانها هستن. ما نیازمند وکلوسنتس هستیم. در رفتن هستهها و این درهم رفتن هستهها برای تولید هستههای بزرگتر نیازمند به نیرو هست. نیرویی که در تصور ما هم نمیاد و اینجا مهم هست که بینندگان شما اجازه بدن تا علم وارد میدان بشه. بینندگان شما اجازه بدن که به لطف شما ما دریچهای رو باز بکنیم. یک دریچه تازه دریچه علم رو که علم به راستی تنها دستاوردی هست که میتونه راز این جهان رو برای ما بشکافه. اما تا به حال هر بار که رازی رو شکافته هزاران راز تازه رو ایجاد کرده که این به راستی زیبایی علم است. علم یکی از زیباترین دستاوردان ما هست. بنابراین از عمر حیات ما ۵، ۶ هزار سال نمیگذره. آدم و حوایی در کار نبوده و زمان اون فرار ه که ما از خرافات خارج بشیم. صدههاست که میهن ما در دام خرافات هست. و چرا ما در دام خرافات هستیم؟ چرا؟ چرا ما صدهها هست که در دام خرافات هستیم؟ چرا صدهها هست که بلند پایان ما از ته دل در بیابانهای عربستان به دنبال باران رحمت هستن؟ هیچ ارتباطی به این رژیم نداره. شما سر بزنید به تاریخ. بلند پایان ما در به در بیابان عربستان به دنبال باران رحمت هستند. صدهاست که بلند پایان ما باوهسراییهای دینی بهخصوص کودکان ما رو گمراه کردن. ما هیچگاه بهرهمند از لائیسیته نبودیم که امتحان خودش رو پس داده. چرا واقعاً اینطور هست؟ یک دلیل اون این هست که ما صدهها هست که با علم خداحافظی کردیم. ما با بزرگان خودمون که دنیا به اونها افتخار میکنه با زکریای راضی بدون تردید برجستهترین شخصیت ماست. بدون تردید. آدمی که بدون رودربیستی بدون رودربیستی خرافات رو به چالش میکشه و این آدم محبوب هست، متنفس هست به او نیازمند هستن و ترسی نداره چون آدم قدرتمندی هست. مدیر بزرگترین بیمارستان جهان هست در زمان خودش در بغداد مدیر بخش داروسازیست. مدیر لابراتوارهای شیمی هست اسید سلفوریک اسید کلوریدریک الکل همین طور برید جلو چه قوقایی به پا میکنه ایجاد بخش بیماریهای روانی ایجاد بخش بیماریهای کودکان چه کتابهایی که مینویسه اما از اون سو بدون رودربایستی به خرافات حمله میکنه برای نمونه از پیامبران با عنوان بیمار روانی یاد میده که چه کتابهای بدقبار ابهایی خشنی نوشتن چه کتابهایی نوشتن که پر هستن از ضد و نیست از اونها با عنوان بیمار روانی یاد میکنیم یا فریبکار هیلهگر با این عنوان از اونها یاد میکنه اما زکریای رازی تولیدکننده علم هم هست اندیشهساز هست یا فردوسی ما یا عمر خیام ما چرا ما با اونها خداحافظی کردیم چرا صدهها هست که تنها با حافظ فال میگیریم حافظ یکی از برجستهترین اندیشهسازان ماست. مرتب اعلام خطر میکنیم. چرا صدهها هست که با عمر خیام خداحافظی کردیم که زیباترین واژه رو وارد دنیای علم بکنه واژه نمیدانن و تولید هیپوتس کردن هایپتس و اون رو به آزمون کشیدن اومد خیام یکی از زیباترین واژهها رو انسرتنتی پرسیپال انسرتنتی پرسیپال که تمام حیات ما روی این اسب سوار شده در آینده یشتر در این مورد توضیح میدم اما از اون طرف زمانی که شما آلترناتیوی پیشنهاد نکنید به مادربزرگان ما چه آلترناتیوی پیشنهاد شد به پدربزرگان ما چه آلترناتیوی پیشنهاد شد نتیجه اون چیزی میشه که شد پیشبینی زکریا سرزمینتون برباد خواهد رفت اگر در دام خراکات بیفتید در دام آخوند بیفتید و بنابراین مهم هست که بینندگان شما بدونن که در کارهای علمی رودرربیستی رو بایستی کنار گذاشت و ما دچار رودربیستیهای مذهبی و تاریخی هستیم. اون رودربایستیها رو هم بایستی کنار گذاشت. بنابراین بایستی تلاش کرد که ما یک بار دیگه به علم سلام کنیم. یک بار دیگه اجازه بدیم پرهیختگی، خردمندی و خردورزی وارد میهن ما بشه. چرا که ما توانایی این کارو داریم. ایران یک کشور ختگی نیست یک سرزمین ساختگی نیست یک سرزمینی هست پر از فرهنگ و اینجا به شما و بینندگان شما یادآوری کنم که در اروپا رسماً از دکتر ابوبکر زکریای راضی و از دکتر عمر خیام به عنوان پایهگذاران رونسانس یاد میشه گرچه رونسانس صدها پس از اونها پدیدار شد و این به این دلیل هست که رونسانس یک فصل خاص نیست برخلاف تصور بسیاری یک فصل خاص نیست. بخشی هست که ریشههای او در صدههای میانه است. جرقههایی که در صدههای میانه دوران تاریکی قرون وسط زده میشد و برجستگان ما زکریای راضی ما ورق خیام ما اون جرقهها بودن، اون آتشها بودن به راستی. بنابراین برگردم به پاسخ به پرسش شما. ما به راستی کی هستیم؟ نتیجه یک عالمی هستیم که قانونمند هست قانون هست مشهورترین قانون ما ای از اکوال ام سی تو یکی از مشهورترین قوانین ماست انرژی و مس جر ای از ایک ام سی تو عالم ما قانونمند هست اما هدفمند نیست عالم ما قانونمند هست اما هدفمند نیست حدود ۱۴ میلیارد سال تقارن حیرتآوری حضور داره. ما این رو میدونیم. تقارنی وجود داره. سیمتری به دلایلی که ما نمیدونیم این تقارن به ناگاه شکسته میشه و زمانی که این تقارن شکسته میشه حرکتی آغاز میشه. جنب جوشی آغاز میشه و به دنبال این حرکت هست که روی رندم سوار شده. رندم هست. به دنبال این حرکت هست که سرانجام عنصری به دنیا یا میاد اون عنصر نامش هست هیدروژن هیدروژن مادربزرگ تمام عناصر هست عنصری به دنیا میاد و ما بایستی صبر کنیم صبر کنیم تا سرانجام عنصر دومی به دنیا میاد حالا ما برای هیدروژن بالای ۱۳ میلیارد سال پیش هستیم این رو هم به شما بگم و به بینندگان شما این اتم هیدروژنی که امروز در بدن شماست این اتم کربنی که امروز در بدن شماست راستی ۱۳ میلیارد سال و ۵ میلیارد سال عمرشون هست. این حیرتآور هست و این یک سعادت بزرگ است. امیدوارم به عظمت اون پی برده باشید. این اتمی که در بدن شماست دیرینهست و زمانی که ماها جسم خودمون رو از دست میدیم این عناصر ما به چرخه خودشون باز میگردن. کارت شناسایی خودشون رو حفظ میکنن. کارت شناسایی خودشون رو حفظ میکنن.
جناب دکتر نخست اینکه انگشت روی نکته بسیار حساس فرهنگی تاریخی در ایران گذاشتید. یعنی نبض رو جای درست سری پیدا کردید و اون اینکه چرا ما راضی رو اصلاً نمیشناسیم؟ ما کسانی مثلاً مثل شمر یا زید امام حسین و خیلی چیزای آدمای دیگه رو که اصلاً ممکنه اشون واقعهم نباشه اونا رو خیلی خوب میشناسیم اما رازی رو نمیشناسیم نه اینکه بهش پشت کردیم رازی رو از ما پنهان کردن کتابهاش رو سوزاندن و او را در خودش تبعید کردن اما صدای او به شما اهل علم و دانش رسید خیام رو هم همین طور فردوسی رو هم همین طور که داستاناشو شما میدونید چرا برای اینکه ما مکتب یا دبستانی که در آن بیام آموزیم کیستیم و چیستیم و چه کسانی برای ما فرهنگ آفریدن اون رو نداشتیم این مکتب هنوز هم در ایران گشوده نشده هنوز هم گشوده نشده تنها از سوی شما دانشمندان پابسن جوان و آیندهنگ هست که این مکتب این دبستان داره باز میشه و ما باید نس گذشته که رفت سل امروز و فردا رو با یاری شما آموزش بدیم که پی ببره به راضی راضی رو باید از نوع شناخت باید تازه براش زادروز گرفت زادروز تولد گرفت و با اندیشههاش آشنا شد و اما نکته دوم که شما خیلی زیبا وارد عرصه پیدایش موجود زنده بر زمین شدید از آمیزش کهک کشانها که هنوز هم یا سیاهچالهها که هنوز هم رایج است و دائماً داره اتفاق میفته و این شانس رو ما داشتیم که ترکیب اونها اون انرژی لازم را برای پیدایش هستی فراهم کرده و بعد شاید از طریق پرتابههای کیهانی اون یاختهها یا هر چیز دیگری که نخستین نیاکان ما بودند به زمین میاد حال یا در آفریقا یا هر جای من یادم میاد که رشته طبیعی که میخوندم از آمیبها و یاختههای نخستین تک سلولیهایی که نخست در دریا بودن فقط یک بدن داشتن مانند کرم یک سرش از بالا سوراخ بود یک سرش از پایین این آب از این بالا میومد چیزایی که اون موجود لازم داشت میگرفت بقیهش رو پس میداد و این چرخه همینطور ادامه داشت تا میرسه به مرحلهای که شما خیلی زیبا گفتید که برای نخستین بار تقسیم سلولی صورت میگیره بی آنکه اینا همدیگر رو در یکدیگر حذف میکنن و بگوارن. از اونجا هستی ما شکل میگیره. من شخصاً بر این باور هستم که نیاکان ما کسانی که ما از اونها زاده شدهایم یاختهها هستند. این یاختهها البته ریشههای گوناگونی در جاهای دیگر کیهان هم دارن. چون موادی که در اینها هست و امروز در ماه هست همچون کربن یدروژن و چیزای دیگه همش در داخل کیهان هم همینه و ما بخشی از کیهانیم کره زم ما کره زمین کره بسیار بسیار ریز و کوچولیست در این هستی فراخ و چرخنده و نیرومند بنابراین ما پیش از آنکه زمینی باشیم موجودات کیهانی بودهایم و الان هم اون میلی که برای تصرف کیهان داریم و شناخت کیهان داریم برای بازگشت به عصر خویش پس میخوایم ببینیم چی شد که ما اومدیم زمین و تبدیل شدیم به آدمیانی که امروز خود را انسان هوشمند میدارن. بفرمایید شما. من سعی میکنم که از گذشته سر بزنم به امروز و تا اینکه این مسئله رو برای بینندگان شما درکش رو راحتتر کنم. حالا یک سری بزنیم سریع از ۱۴ میلیارد سال پیش به امروز. امروز روی کره زمین ما شاهد جانداران زیادی هستیم و ما شاهد خند هستیم شاهد شادی هستیم شاهد محبت هستیم بلندپروازی هستیم فداکاری هستیم میخوام به بینندگان شما بگم که اونها هم با انسان با آدم وارد کره زمین نشدن نه محبت نه عشق نه فداکاری نه از خودگذشتگی نه ارزیابی نه بلندپروازی با انسان وارد کره زمین نشد شدن نه خیالپردازی پرواز در دنیای خیال ایماژیناسیون همه حضور دیرینه روی کره زمین دارد همه حضور دیرینه روی کره زمینه ما دارد اما ما صدهها هست که خودمحور هستیم ما صدهها هست که روی خودمون متمرکز شدیم و بایستی که از این خودمون بیرون بیایم و این گام بسیار مهمی هست کمی که به عقبتر برگردیم گفتم که ن گذشتگان مستقیم شما و من برمیگردن به آفریقا. همه ما هممیهنانم آفریقایی هستیم. و اشارهای که جناب مانی کردن به تک یافتایها اون یک سلول اون یک سلول هنوز هم با ماست هنوز هم در بدن ماست که به راستی در درون همه جانداران مهری هست از گذشتههای دور و مهری هست از گذشتههای ن نزدیک اینجاست که در آینده بیشتر با در مورد دی ان با بینندگان شما صحبت میکنم ردیفبندی حروف حیات و ژنتیک و اپیژنتیک که ببینن چطور واقعاً این علم به ما کمک کرده تا این گذشته رو نگارش کنیم. شما برای نگارش تاریخ میتونید سر بزنید به ژنها، میتونید سر بزنید به کربن ۱۴، میتونید سر بزنید به عنصر پتاسیم برای نگارش تاریخ و چقدر دقیق که می یخ رو نگارش کرد. در درون هر موجودی، هر جانداری مهری هست از گذشتههای دور. شما اشاره فرمودید به اون تک سلولی که برمیگرده به ۴ میلیارد سال پیش. هنوز هم درون ماست. هنوز هم درون هر جانداری هست. شما کافی است که سریع بزنین به دی ان شما و من و یک دانه برنج دارای ۲۴ ژن مشترک هست. این حیرتآور هست. ما دارای ۲۵۰۰ ژن هستیم. ۲۴ از این ۲۵ ۰۰۰ تا رو دقیقاً مشترک هستیم با یک دانه برنج. ما و یک سیب بالای ۵۰ ژل مشترک هستیم. بالای ۵۰ ژل مشترک هست. حالا اگر شما سری بزنید به پستانداران که رقب حیرت آور بالا میره. حیرت آور بالا میره و ما میتونیم این دی ان رو این ژنها رو کنار هم بگذاریم و پیوستگی می نداران رو در اختیار بینندگان شما قرار بده که به راستی در حیات پیوستگی هست حالا سر بزنیم به بالای ۴ میلیارد سال پیش زمانی که یک تک یاختهای یک تک سلولی نه یکی بسیار روی زمین ما پدیدار شد و بعد میرن که در هم برن د تا بشن و بیشتر بشن و بیشتر بشن میرن که اینها در هم برن این در هم رفتن این سلولها هنوز هم ما شاهد اون هستیم. هنوز هم ما شاهد اون هستیم. و شاید برای بینندگان شما جالب باشه که کره زمین ما دارای چالشهای بالایی بوده. ما در حال حاضر میان دو عصر یخبندان زندگی میکنیم. حدود ۱۲ هز۰ سال پیش ما وارد دوران گرمایش شدیم اما پیش از اون عصر یخفندان بود. یخ سرما و در حال حاضر این گرما کماکان مه پیدا میکنه تا اینکه ما دوباره وارد عصر یخفندان میشیم. ما دوباره وارد عصر یخفندان خواهیم شد اما زمان اون رو نمیدونیم. میخوام بگم که کره زمین ما مرتب در حال چالش هست. مرتب در حال دگرگونش هست. مانند جانداران خود کره زمین ما از همون روز نخست از همون روزی که اون تقارن شکسته شد و حرکت و جنب جوشی آغاز شد از همون روز فراگشت و فروگشت حیات هم آغاز شد و تا به حال توقفی پیدا نکرده. بنابراین آیا ما در آینده شاهد آدمهایی خواهیم بود که دیگه شباهتی به ما ندارند؟ به احتمال زیاد این تطور این دگرگونی این اولوسیون یا کوولوسیون این دگرگونش این پراگشت و فروش در حیات بسیار معتبر هست جای تردیدی در اون نیست و به حرکت خودش ادامه میده بنابراین مهم هست که بینندگان شما بدونن که این تی که آغاز میشه لینیر نیست یعنی روی یک خط حرکت نمیکنه لینیر نیست بسیار مهم هست روی یک خط حرکت نمیکنه و متأسفانه بسیاری از مترجمین ما در سالهای گذشته بسیاری از واژههای علمی ما رو بد ترجمه کردن و یک دلیل اون این هست که بسیاری از مترجمین ما دارای گرشهای چپ بودن گراشهای سیاسی بودن و به گونه بسیاری از واژهها رو ترجمه کردن که به دیدههای سیاسی اونها هم برنخوره یا مارکس و انگلس روین و استالین رو هم دلنگران نکنید به راستی برای نمونه همین اولوسیون یا اولشن چه ارتباطی به تکامل داره شما این واژه تکامل رو بگیرید و این اولوسیون که اما استادان دانشگاه ما هم مرتب از اون استفاده میکنن در کتابها چه شباهتی میان این دو واژه وجود داره؟ هیچی هیچی یک برگردان بد که پایه در گرایشهای سیاسی داشت چون بسیاری از فرهیختگان ما چپ بودن از فارغتحصیلان فرانسه بودن از فارغتحصیلان روسیه بودن اما چپ بودن اشکالی هم نداره اما بسیاری از این واژهها رو به گونهای ترجمه کردن که دلخوش گرایشهای سیاسی اونها هم باشه اما کار دست ما داره یعنی خرافات این واژهها رو به گروگان گرفتن به همین دلیل ما هیچگاه آلترناتیوی به مادربزرگان و پدربزرگان خودمون ندادیم. چون با این ترجمههای بد، با این تفسیرهای غلط خرافات اونها رو به گروگان گرفتن و در زندان خودشون نگاه داشتن. کار ما کار فریختگان ما این هست که این واژهها رو از زندان خارج کنیم. کار ما این هست که یک بار دیگه هممیهنان خودمون رو با زیباترین واژهها آشنا کنیم. انسرتنتی پرسیپال ندمیزیشن انتروپی و اولوسیون یا کوولوسیون در هم کنش در هم رفتن که جناب مانی به قدری این واژهها زیبا هستن به قدری این واژهها قدرتمند هستن به قدری امتحان خودشون رو پس دادن که اگر ما اونها رو از زندان آزاد کنیم اگر ما اونها رو دیگه گروگان نگذاریم بگیرن اهل خرافات میهن ما رو دگرگون خواهد کرد و ما با این واژهها غریبه هستیم ما با اونها قهر کردیم چون تعاریف بدی از اونها به ما دادن و میخوام به شما بگم که این واژهها به قدری قدرتمند هستن هممیهنانم که اگر امروز من و جناب مانی داریم با هم صحبت میکنیم، گفتگو میکنیم و شما ما رو میشنوید، همه به لطف اونهاست. امتحان خودشونو پس دادن. اگر شما ایفونی دارید به خاطر انسرتنتی پرینسیپال هست، به خاطر انتروپی هست، به خاطر این قوانین ما هست، بهقدری قدرتمند هستن که ذرهای در اونها تردید نکنید. الان ما در دنیای نیستیم. وارد دنیای علم شدیم. در دنیای فلسفهبافی نیستیم یا در دنیای سیاست وارد دنیای علم شدیم و این واژههایی که ما با اونها غریبه هستیم و بایستی اونها رو دوباره بشناسیم آزمایش خودشون رو پس دادن. آیفون شما، جیپی اس شما، اینستاگرام شما، فیسبوک شما فرتوری رو میگیرید، عکسی رو میگیرید، انگشتی میزنید و در یک فاصله کوتاه میان میلیاردها آدم پخش میشه. همه به لطف این واژههاست. همه به لطف این واژههاست که من دونه دونه سعی میکنم اونها رو برای بینندگان شما روشن کنم تا ببینیم که ما از کجا آمدیم و به کجا خواهیم رفت.
خوشبختانه جناب دکتر شخص خود شما بینندگان دارن میبینن شناندگانم میشنون که آفرینشگر هستید در واژگانی که نیاز زمانه است. یست و دقیقاً نماینده مفهومیست که ازش سخن میگویید. این درهمکنش یک واژه ترکیبی پارسیست. با هر ایرانی در یا هر پارسی زبانی در تاجیکستان، افغانستان، ایران هر جای دیگری بگید در همکنش بیاین که پیشتر این واژه رو شنیده باشه در مییابد که دو چیز در هم میروند و بر هم اثر میگ. گذارن و از یکدیگر اثر میگیرن. در واقع مفاهیمی که شما ازش سخن میگویید یا فلاسفه میگفتن یا امروز دانشمندان میگویند مفاهیم به طور مجرد در ذهن هست. آزموده شده هستند یا اندازهگیری شده هستند اما در زبان پارسی معادلها یا برابر نهادهای درستی نداشتهاند و ذهن ما رو منحرف کردن. ات اقعاً من امروز داشتم یک مطلبی رو میخوندم درباره قرن چهارم و پنجم دیدم که ۹۵ کتاب عربیست یکی ترجمهش کرده به فارسی برای دربار در قرن ششم ۹۵ش عربیست و اینقدر واقعاً مزحک و شگفت انگیز بود که من گذاشتم اینا رو دیدم اصلاً وقتم بیود ضایع میشه و من عربیدان نیستم که من زبانم پارسیه باید با زبانی سخن بگم که با زبان مادری من هماهنگه این مکتبی که میگویم از سوی شما داره شکل میگیره نه شخص شما گروهی از دانشمندان زباندان شاعران امروز سخنورانی همچون هومر و دیگران این آغاز اون راهیست که ما رو میتواند به زبانی برساند که اشته باشه، پاکیزه باشه و همون چیزی رو که منظورش هست همون رو بیان کنه و این رو نپوشانه زیر لعابی از مذهبگرایی و دینگرایی و حکومتگرایی و سیاستگرایی که آهسته بیام آهسته برم که گربه شاخم نزنه به این حالت نباشه. واژه باید نماینده مستقیم مفهومی باشد که ازش سخن میگوید. اونوقت ما میتوانیم زبان علمی پیدا کنیم. زبان علمی که پیدا کرد کردیم برای من ایرانی قابل دریافتن هست بیشتر از زبان عربی یا هر زبان دیگری اما برگردیم به دوباره موضوع اصلی که شما در پیش گرفتید و اون اینکه خب این در همکنش هم کیهانیست ما همین امروزم دانشمندان میگوین که این جهان و حتی کهکشانها چگونه بر یکدیگر تأثیر میگذارند گاهی نزدیکتر میشوند این جهانی که رو رش هست. این گسترش چه تأثیراتی روی زمین میگذاره؟ همین ۲ هفته پیش گفتن که سرعت زمین کمی بیشتر شده در شبانه روز گویا یک یا دو ثانیه زودتر شب میشه. این در همکنشها بر وجود ما و در وجود ما هم هست و این در زبان ما نقش داره در نوع رشد ما و چه چیز زیبایی گفتی شما که ایسا در چندین صد سال دیگه انسانهایی که که فرزندان و نبیرهها و ندیدههای ماها خواهند بود. ای بس اصلاً شباهت حتی ظاهریشونم با ما متفاوت بشید. دوست دارم که این موضوع رو بیشتر پی بگیرید.
چشم. ببینید زمانی که ما میریم به کهکشانها یا از اون سو به سوی جانداران این اولوسیون این فراگشت و فروگشت هزاران هزار سال میلیونها سال طول میکشه. کار یک سال و چند صده نیست. بنابراین این رو بایستی مورد توجه قرار داد. ما بریم به سراغ اون رندم انسرتتی در میهن ما اون رو اینجور برداشت کردن بختکی تصادفی وختکی و ببینید اینجاست که قدرتمندترین یکی از قدرتمندترین پرتوانترین یک واژه که میشه از اون با پهلوان یاد کرد یک واژه که به راستی یک پهلوان هست رندم انسرتنتی اون رو بیایم بدیم به جوانان ایران تحت عنوان الله بختکی همین طوری که اینطور نیست. بنابراین چقدر مهم هست که فریختگان ما هرچه زودتر واژههایی رو پیدا کنن که دلچسب باشه و کار ما این هست که معنای اونها رو در اختیار همیهنان خودمون قرار بدیم. اما دلچسبی یک واژه هم بسیار مهم هست. ببینید این انسرتنتی به دل غربیها نشسته. اون رو درک میکنن. اون رو درک میکنن از انسرتنتی پال یا رندم انسرتنتی با عنوان الله بختکی بودن یا بیخودی بودن یاد نمیکنن. گفتم که کیهان ما خوشبختانه هدفمند نیست که اگر هدفمند بود خطی میشد لینیر و اگر خطی میشد جناب مانی همه ما شبیه به هم میشدیم اصلاً ما به دنیا نمیومدیم حالا فرض کنیم که به دنیا میآمدیم اگر این حیات روی یک خط حرکت میکرد و هدفمند بود همه ما شبیه به هم میشدیم شما هیچ دو جانداری رو پیدا نمیکنید. نه امروز نه در گذشته که شبیه به هم باشن و این تنها مربوط به انسان نمیشه. شما هیچ دو گل سرخی رو پیدا نمیکنید که شبیه به هم باشن. شما امکان نداره دو درختی رو پیدا کنید که دقیقاً عین هم باشن. اینجاست که ان وارد میدان میشه تا دید بینندگان شما رو باز کنه. با میکروسکوپ وارد دنیای جانداران بشید. با علم مانکورال ژنتیک وارد دنیای اونها بشید. بگذاریم تاریخ نگارش بشه. بنابراین این حرکت و این رندمیزیشن بسیار مهم هست درکمون برای بینندگان شما حرکتی که آغاز میشه و این حرکت قابل پیشبینی نیست و هیچ ارتباطی هم به علم و نالج ما نداره که فکر کنیم اگر دانش ما بالا رفت میتونیم اون رو پیشبینی کنیم. این در سرشت این جنب و جوش و این حرکت هست و این حرکتها این درهم رفتنها یک مثال برای شما میزنم. اگر شما گرد و غباری روی میز شما باشه جناب مالی و اونها رو تمیز نکنید اگر شما بعد از یک هفته یا ۱ ماه برگردید میبینید که این گرد و غبارها کنار هم جمع شدن بیشتر و بیشتر دنسیتی اونها چگالی اونها داره بالا میره ذخیمتر میشن در بافت یونیورس ما هم همین پدیده رخ میده برای نمونه در مورد عنصر کربن که این عنصرها در حال حرکت هست ستند و یواش یواش بهخاطر اینکه در هم میرن گرانشی رو ایجاد میکنن و در بافت کیهان ما فرو میر ترتیب هست که حدود ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون سال پیش به کره زمین ما حیات میدن کره زمین ما که دقیقاً دارای همون عناصری هست که شما شما دارای کلسیم هستید دارای آهن هستید دارای تیتنیوم هستید سلنیوم هستید کرومیوم هستید کره زمین شما هم هست. شما دارای منیزوم هستید. آهن کره زمین شما هم هست. کره زمین دایه ما هست. هممیهنان کره زمین مادر ما نیست. حالا اگر به همین سامانه خود ما نگاه کنید و بعد به کهکشان رایشی خود ما که یک کهکشان کوچک هست اما اگر از این سوی این کهکشان به اون سوی اون کهکشان بخواید برید با سرعت نور ۱۰۰ هزار سال طول میکشه. یعنی اگر شما ه۰۰ کیلومتر در ثانیه حرکت کنید. ۱۰۰ ه۰۰ سال طول میکشه تا از این سو به اون سوی کاهکشان کوچک خود ما بره. و این کاهکشان ما این کهکشان ما دارای ۲۰۰ میلیارد خورشید هست. یعنی هممیهنانم زمانی که شما بامدا به خورشید نگاه میکنید این خورشید شما فقط ۲۰۰ میلیارد خواهر داره. حالا ما کهکشانهایی داریم که ۱ تریلیون خورشید دارن. ۱ تریلیون و اون کهکشانها ۱ میلیون سال شما بایستی حرکت کنید با سرعت نور تا از این سو به اون سوی اون برسید. میخوام به شما بگم که در ذهن خودتون سفر کنید چون میدونم تصورشم امکانپذیر نیست تا اینکه متوجه بشید چرا این کهکشان خود ما این سامانه خود ما قدرتش رو نداره که بتونه تولیدکننده این همه انرژی باشه. ما نیازمند به کهکشانهای دیگری هستیم تا بتونن اون انرژی رو ایجاد کنن برای نوکلوسنتس. هم رفتن هستهها. بنابراین هیدروژن به دنیا میاد. عدد اتمی هیدروژن یک هست اما هلیوم ۲ هست. این در هم رفتن دو هسته نیازمند به انرژی هست. کربن عدد اتمی اون ۶ هست. و بنابراین میبینید که ما بایستی که صبر کنیم. بایستی که صبر کنیم تا این عناصر نخست به دنیا بیاد. هنوز جانداری در روی کره زمین یا هیچجای دنیا که ما بدونیم نیست و پس از گذشت چند میلیارد سال برای نخستین بار ما میبینیم که این عناصر روی کره زمین ما دور هم جمع شد. حدود ۹۴ عنصر طبیعی که سرشناسترین اونها کربن هست، اکسیژن هست، نیتروژن هست، فسفر هست و گورگرد هست. اینا سرشناس هستن و اینها میرن که به ۴ار مولکول بزرگ حیات بدن. چربیها، قندها، نوکلیک اسیدها و پروتئینها. بنابراین شما حدود ۹۴ عنصر طبیعی به دنیا میان. پس یادتون باشه ما داریم یونها خورشید صحبت میکنیم. برخی از اونها هزاران بار از خورشید ما بزرگتر هستن و با مرگ خودشون به اندازه انرژی تولید میکنن که این حرکت و این جنب و جوش رو در هم میزنن و نوکلوساننتزی ایجاد میکنن. عناصری به دنیا میاد. این عناصر سفری رو آغاز میکنه و برای نمونه در مورد کره زمین ما روی این کره زمین ما با هم راندهگو دارن سرانجام. کره زمین ما به دنیا میاد و در کره زمین ما به خاطر چالش به خاطر همین رندم انسرتنتی به خاطر همین درهم کنشها در هم رفتنها به خاطر انتروپی که اون رو ترجمه کردند بینظمی چه واژه بدقواره و بیریختی برای یکی از قدرتمندترین قوانین ما جناب مانی انشوبی امتحان خودش رو پس داده اما اگر شما به هممیهنان بگید بینظمی هست همین چیزی میشه که تا به حال شنید که آیا تو هم در دام این فرض کنید غربیها افتادی فکر میکنین دنیای ما الله بختکی و تشکی هست روی بینظمی سوار شده همه برمیگرده که به این مسئله که فرهیختگان ما گذشتگان ما رو تنها گذاشتن فرهیختگان ما ادیبان ما گذشتگان ما رو تنها گذاشتن ما به اندازهای تولید واژه کردیم در زمینه تصوف و عرفان که علم رو فراموش کرد
آفر
همون خطری که راضی از اون صحبت کرد و چرا ما عاشق راضی هستیم. باور کنید امیدوارم در ایران فردا بر سر هر میدانی در هر شهری تندیسی باشه از راضی در بسیاری از خیابانهای ما یک پلاک درست کنیم. بزنیم خیابان راضی اما روی این پلاک مثل فرانسویها مثل آلمانها بنویسیم که راضی کی بود. حداقل در دو سه خط توضیح بدیم که بود و چه کرد که راضی تنها الکل نبود و راضی بدون رودر ین مورد اعلام خطر میکنه بدون رودرواسی که چنانچه ما تولیدکننده علم نباشیم اگر ما با علم خداحافظی بکنیم بدون تردید در دام خرافات خواهیم حالا در همین جا یک لحظه کوتاه میخوام بگم که ایرانیها در داخل خیلیها به همین نتیجه رسیدن که باید به اصل خویش بازگردن و دوباره دبستان ویرانه شده رو بپیما میان و درست کنن جلو بیان و یکی از نتایجش این کتاب ۶۰۰ ۷۰۰ صفحهایست درباره راضی حکیم رازی درباره فلسفه طبیعی نظام فلسفهای و آقای پرویز ازکایی همشهری همانی من این رو تدوین کرده به راستی که بی آنکه باج بدهد یا شعار بدهد برای خودش خطر درست کنه ژرفهای اندیشههای راضی رو بررسی ه اما این کتاب رو مگر چند نفر میخرن؟ ۲۰۰ نفر یا ۱۰۰ نفر؟ ۲۰۰۰ نفر و کتابی نیست که عام به دست همگان برسه. رسانههای دولتی آینده در ایران هستند که باید این مکتب رو صوتی تصویری به مردم معرفی کنن. بشناسون. ببخشید بفرمایید.
خواهش میکنم. ببینید جناب مانی اگر شما د تا اتم رو کنار هم بگذارید د تا اتم رو برید و یک صد سال دیگه برگ کردید میبینید که هیچ ترکیبی ایجاد نشده در هم نرفتن این بسیار مهم هست عنصری به دنیا اومده اما خود شما در آزمایشگاه این اتمها رو کنار هم بگذارید میبینید که الزاماً در هم نخواهند رفت ما شاهد حضور یک پروتوئینی هستیم به نام آنزیم آنزیم حضور آنزیم یک پدیده بسیار بزرگ هست این آنزیم میتونه دست اتمها رو بگیره و در دست هم بگذاره لحظهای که من با شما صحبت میکنم و با بینندگان شما در هر لحظه ۱۰۰۰ تریلیون واکنش شیمیایی در بدن من داره صورت میگیره. زبان من که به چهار استخوان متفاوت وضع هست و در جشها روش جهتهای متفاوتی حرکت میکنه تا ایجاد حرف و واژه و جمله بکنه. نیازمند به واکنش شیمیایی هست. و در هر لحظه ۱۰۰۰ تریلیون واکنش شیمیایی در بدن من داره صورت میگیره و اینها به لطف آنزیم هست. آنزیمها میان و این مولکولها رو ایجاد میکنن. اصلاً فوقالعاده از سرعت. بنابراین میخوام متوجه بشید که هم در دنیای میکروسکوپی و هم در دنیای ماکروسکوپی از تصور ما خارج هست. و چون از تصور ما خارج هست خرافات وارد میدان شد. ون از تصور ما خارج هست خرافات وارد میدان شد و وظیفه ما این هست که ما با این دنیا جوانان ایرانو آشنا کنیم تا به سادگی از اون نگذرن بنابراین این عناصر میرن که حیات بدن به ۴ار مولکول بزرگ و این مولکولهای بزرگ تنها برای شما نیست همیهنان شما و یک پرستو شما و یک شاهین شما و یک بز شما و یک دلفین و شیر دریایی دخترخاله و پسرخاله هستید بدون تردید دخترخاله و پسرخاله هستیم که اگر شما نگاه کنید به دی ان اونها به ساختار اونها برای نمونه میبینید که الگوی حیات بالای ۷۰۰ میلیون سال هست جناب مانی که هیچ تغییری نکرده الگوی حیا تغییری نکرده اونچه که تغییر کرده اونچه که دچار دگرگونش شده ریتم تقسیم ست توضیح میدم ریتم تقسیم سلولیست اگر شما یک دلفین رو بشکافی بشکافی در اون بالاهای دلفین پ۵نج انگشت میبینید استخوان کتفرو میبینید مانند شما اگر شما یک خفاش رو باز کنید پ۵ج انگشت میگیرید دو استخوان یک استخوان استخوان کت همون دو چشم شما روز دیگری که به دریاچهای میرید آکواریومی رو میبینید به یک ما ماهی نگاه کنید به یک ماهی خوب نگاه کنید لبهای خودتون رو میبینید چهره خودتون رو میبینید و چشمان خودتون رو همیهنانم همه ما دارای گذشتگان یکسان هست و در این تردیدی نیست به شما گفتم که نگاهی کنید به یک ماهی خوب به چشمان اون ماهی نگاه کنید که در درون خود شما هم یک ماهی هست اون ماهی هنوزم در درون شما هست هنوز هم انسان آدم زاد خودش رو پیش از خارج شدن از شکم مادر در دریاست که بزرگ میکن. ما هنوز هم در دریا به دنیا اما در طول فراگشت و فروگشت حیات مادر این دریا رو به درون خودش فرستاده اما تنها در مورد ما نیست. شیر دریایی هم همینطور او هم یک پستاندار هست گرچه در آب زندگی میکنه و خشکی یاد یک دلفین دلفین هم مثل شماست پستاندار هست دلفین دارای فرهنگ هست د دلفین میخنده. دلفین به سه زبان متفاوت آشنایی داره. دلفین از اکولوکیشن استفاده میکنه. یعنی موج رو تبدیل به تصویر میکنه که ما هیچ برداشتی از اون نداریم. هیچ برداشتی از اون نداریم. خفاش در سکوت مطلق و در تاریکی مطلق برای ما زیباترین ترانههای خودش رو میخوند. خفاش در سکوت مطلق برای ما و در تاریکی مطلق برای ما زیباترین ترانههای خودش رو میسازه و امروز به لطف هم ران من میدونیم که هر خفاشی ترانه خودش رو میسازه. هر خفاشی ترانه خودش رو میسازه. در آینده بیشتر در این مورد توضیح میدم که چگونه به این مسئله ما پی بردیم و چگونه ما میدونیم که زبان هم حضور دیرینه روی کره زمین ما داره. ارتباط هم حضور دیرینه داره. در ۴ میلیارد سال پیش ما شاهد ارتباط شیمیایی هستیم که اون ارتباط شیمیایی هنوز هم درون ش شما هست جناب مانی زمانی که شما دست خودتون رو زخم میکنید برخی از سلولهای شما به سراغ این زخم میرن تا اون رو خوب کنن. اون سلولها نه از شما دستور میگیرن نه از مغز شما اما میان هم ارتباط ایجاد میکنن. اون زبانی رو استفاده میکنن که ما با اون زبان آشنایی داریم. خود من در اون مورد مقالههایی چاپ کردم. همون زبان رو استفاده میکنن که بکتریها استفاده میکرد. تک سلولیها اس میکنن. همون زبان رو استفاده میکنن. این فوقالعادهست. یعنی میخوام بگم که همه ما دارای گذشتگان مشترک هستیم و در اون مورد اون ماهی که صحبت کردم همه مهرهداران روزی ماهی بودن. همه مهرهداران روزی مالی بودن و به درسته شما به اون اشاره کردید که حیات در دل دریاست. در ژرفهای دریاست که برای نخستین بار پدیدار میشه. اما با این تمام کنم که ما هنوز در علم در در بیولوژی نمیتونیم حیات رو تعریف کنیم. تنها میتونیم اون رو توصیف کنیم. ما هنوز نمیتونیم حیات رو تعریف کنیم. تنها میتونیم اون رو توصیف کنیم. همین طور در مورد مرگ. در مورد مرگ هم تعریفی برای اون هنوز نداریم اما میتونیم اون رو توصیف کنیم.
بله. بسیار زیبا. دل نمیکنم اما میدونم که شما باید به کار بپردازید. من برمیگردم به همون جملهای که از ریکدا خوندم تا بگم با توجه که شما به من آموختید من میتوانم معنای اون گوهر یا سرشی رو که این جمله بیان میکنه رو بگوین. میگوید که بر هر ثابت و بر هر جنبنده و نیز بر هر آنچه راه میرود و بر هر آنچه میپرد و بر تمام این آفرینش رنگارنگ کسی نیافریده. آفرینسی که وجود داره و رنگارنگه تنها یک سرش فرمونروایی میکنه و حالا من میتونم بگم این فر سر فرشت همانا دگرگشت از جنبش ویژه طبیعت است که در درون اتم که کوچکترین واحده هست ما این جنبش و حرکت رو بین نوترون و پروتون و مسیرها و مدارهاش میبینیم تا میرسه به ابعاد کیهانی. پس گوهر هستی گوهریست که فاقد شعور است. اما همون طور که شما گفتید انونمند است و سرشت او سرشت قانونمندیست که او را وادار میکنه بجنبد، حرکت کند و دچار دگرگونی شود. اگر فرمایشی ندارید خداحافظی کنیم با بینندگانمون تا دو هفته دیگر این برنامه هر دو هفته یک بار هست من یک بار دیگه از دکتر حسام نورزریس سپاس فراوان دارم که وقت گذاشته اکنون که در کنار ما نشسته اینجا با ما حرف میزن ساعت و هی با دادشون هست و ما هم اینجا در غروب به سر میبریم تا برنامه بعد شادکام باشید و بهتون
به امید دیدار به امید دیدار
دیدار
print
Posted in اندیشه ، فلسفه
جستجو
مقالات
کودکانی که کودکی نمی کنند خیابان، خانه بیدر و پیکر کودکان فراموش شده! فرشید یاسائی
ما جهان را برای کودکان نساختهایم…! پیشگفتار: کودکی فقط گذرگاهی زودگذر در زندگی نیست؛ بلکه زیربنای شکلگیری شخصیت، هویت و رؤیاهای هر انسان است. لبخند هر کودک، نوید فردایی روشنتر برای جامعه و جهانقوانین و مقررات دولتی را باید افزایش داد یا کاهش؟ سم فریدمن
برچیدن بساط حکمرانی: حمله به دولت اداری و سیاست آشوبمحور، نویسندگان: راسل میورهد و نانسی ال. روزنبلوم، انتشارات: دانشگاه پرینستون، ۲۰۲۴. دولت کیست؟ داستان ناگفتهی کارمندان دولت، ویراستار:صمد و ساخت دنیایی قابل زیست – پیام حیدرقزوینی
نگاهی به میراث صمد بهرنگی به مناسبت سالروز غرق شدنش در رود ارس: مرگ ناهنگام صمد بهرنگی در شهریور ۱۳۴۷ در رود ارس بهتآور و غیرقابل باور بود. با غرق شدن بهرنگی در روز نهم شهریورماه این باور برای بسیاری ازبحران آب در ایران: ریشهها، چالشها و راهکارهای برونرفت از دیدگاه دکتر کاوه مدنی
مقدمه: چالش بزرگ هزاره سوم: در جهانی که بحران آب نه تنها یک مسئله محیط زیستی، بلکه تعیینکننده سرنوشت جوامع و تمدنهاست، ایران امروز در خط مقدم این چالش ایستاده است. از خشکسالیهای مکرر گرفته تاگفتوگوی رضا دانشور با پرویز قلیچخانی «چیزی که میماند زندگیست»
از زمان این مصاحبه هیجده سال میگذرد. رضا دانشور (۱۳۹۴–۱۳۲۶) ده سال پیش به تاریخ پیوست. پرویز قلیچخانی خوشبختانه هنوز هستند، اگرچه دیگر ذهن و توان سالهای پیش را ندارد و در آسایشگاهی در پاریس
سکولاریسم و لائیسیته
- هالو ـ سیاست به زبان ساده (1) تفاوت لائیسیته و سکولاریسم همراه با مهرداد درویش پور
لائیسیته در قدرت و سکولاریزاسیون در جامعه ایران – جلال ایجادی
(بخش 1): جامعه ایران نیازمند یک مبارزه بزرگ فکری در باره سکولاریزاسیون و لائیسیته است. بررسی رشد گیتی مداری و عرفی گرایی در جامعه کنونی و ضرورت تدارک یک قدرت سیاسی لائیک پس از رژیم اسلامی، از چالش هاییاد و خاطره خانجان جبل عاملی گرامی باد!
با تاسف و ناباوری بسیار باخبر شدیم رفیق دیرین و دوست مهربانمان خانجان جبلعاملی (بهمن) سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ (سوم ژوئن ۲۰۲۵)، در استکهلم زندگی را وداع گفت. خانجان فرزند رشیدخان بود که در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴میلادی)، در تهران توسط رژیم شاه اعدام شد.سکولاریسم (Laïcité): تبیین، کاربردها و چالشها در جوامع امروز
سکولاریسم، مفهومی اساسی در جوامع مدرن، به دنبال یافتن راهی برای همزیستی مسالمتآمیز میان آزادی وجدان، برابری شهروندان و بیطرفی دولت در جوامعی است که با تنوع مذهبی فزایندهای روبرو هستند. با این حال، تعریف و اجرای این مفهوم در کشورهای مختلف میتواند به طور چشمگیری متفاوت باشد، حتی در دو کشور همسایه
Visitor







![]() |
![]() |