اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • «ما فراموش نمی‌کنیم که این رهایی از بیرون آمد» سون فلیکس کلرهوف
    مقدمه مترجم: امروز ۸ ماه مه، هشتادمین سالگرد شکست آلمان نازی و پایان جنگ جهانی دوم در اروپاست. سالهای متمادی، برای آلمانی‌ها چگونگی توصیف این روز مایه سردرگمی، سوال و مناقشه بود. به مناسبت چهلمین
  • سوریه؛ ظهور و سقوط یک خاندان – دو سعید سلامی
    علی خامنه‌ای در دیدار با مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران در مهر ماه ۱۳۹۸، سه ماه پیش از ترور قاسم سلیمانی، گفت: «نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقۀ خودمان…این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب‌ترین
  • حماسه گیلگمش سیروس اوندیلادزه
    حماسه گیلگمش داستانی حماسی از (بین‌النهرین) است که ماجراهای گیلگمش، پادشاه اوروک، و دوستش انکیدو را روایت می‌کند.: 1 . معرفی گیلگمش: گیلگمش پادشاهی قدرتمند اما ستمگر در شهر اوروک در(بین‌النهرین) (عراق امروزی) است. او دو سوم خدایی و یک سوم انسانی است و از نیرو و زیبایی فوق‌العاده‌ای برخوردار است. با
  • ایران آبستن انقلابی دیگر! (تجارب و بازخوانی انقلاب ۵۷) – هلمت احمدیان
    انقلاب ۱۳۵۷ یکی از عظیم ترین جنبش‌های توده‌ای در تاریخ ایران بود که منجر به سرنگونی رژیم پهلوی شد. اما با وجود این پیروزی اولیه، این انقلاب توسط ارتجاع اسلامی با یاری قدرت های سرمایه داری ربوده شد و ناکام ماند و شکست خوردو نهایتاً به سلطه‌ی یک نظام استبدادی مذهبی منجر گردید. در چهار دهه گذشته
اقتصاد

دولت ترامپ در تلاش برای مهار برنامه هسته‌ای ایران با معضلی پیچیده مواجه است. بخشی از این مشکل نتیجه اقدامات خود رئیس‌جمهور است: در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای موجود — برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) — خارج شد و آن را «بدترین توافق تاریخ» نامید. در سال‌های پس از آن، ایران برنامه هسته‌ای خود را به‌طور چشم‌گیری گسترش داده است؛ هزاران سانتریفیوژ پیشرفته از جمله برخی که در اعماق زمین مستقر شده‌اند، به کار گرفته و بنا بر گزارش‌ها به اندازه‌ای اورانیوم غنی‌سازی کرده که می‌تواند ظرف چند هفته چندین سلاح هسته‌ای تولید کند. در حالی‌که طبق توافق پیشین — که بسیاری از مفاد آن تا سال ۲۰۳۱ برقرار می‌ماند — ایران برای رسیدن به چنین ظرفیتی به چندین ماه یا حتی یک سال زمان نیاز داشت.

اکنون، آقای ترامپ خواهان توافق هسته‌ای جدیدی است و امیدوار است این توافق شامل «برچیدن کامل» برنامه غنی‌سازی ایران باشد. اما در حالی‌که مذاکره‌کنندگان آمریکایی این آخر هفته برای دور چهارم مذاکرات هسته‌ای راهی عمان می‌شوند، با همان چالش‌هایی مواجه‌اند که رئیس‌جمهور پیشین، باراک اوباما، را واداشت تا به برجام تن دهد: چگونه می‌توان ایران را به پذیرش محدودیت‌های مؤثر هسته‌ای واداشت بدون آنکه در صورت امتناع تهران، ناگزیر به استفاده از نیروی نظامی شد.

توافق برجام در ازای کاهش بخشی از تحریم‌ها، محدودیت‌های بلندمدت بر برنامه غنی‌سازی ایران و رژیم بازرسی‌های سخت‌گیرانه‌ای را برقرار کرد. برای ترغیب تهران به پذیرش این شرایط، ایالات متحده ناچار به برخی مصالحه‌ها شد؛ از جمله پذیرش ادامه غنی‌سازی در داخل ایران و گنجاندن «بندهای غروب» برای برخی مفاد. این توافق همچنین برنامه موشکی بالیستیک ایران یا تأمین مالی شبه‌نظامیان نیابتی نظیر حزب‌الله و حماس — که دهه‌هاست منبع تنش و بی‌ثباتی در خاورمیانه‌اند — را پوشش نمی‌داد. با این حال، دولت اوباما به هدف اصلی خود — بستن مسیرهای ایران به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای — دست یافت و از تلاش برای حذف برنامه هسته‌ای تهران از طریق نیروی نظامی اجتناب کرد.

امروز، در حالی‌که نیروهای نیابتی منطقه‌ای ایران به‌لحاظ نظامی آسیب جدی دیده‌اند و سامانه‌های پدافند هوایی آن بر اثر حملات اسرائیل تضعیف شده‌اند، می‌توان گفت ایران از زمان انقلاب ۱۹۷۹ تاکنون تا این اندازه آسیب‌پذیر نبوده است. اما در حوزه هسته‌ای، رهبران این کشور همچنان سرسخت باقی مانده‌اند. آنان اصرار دارند که برنامه غنی‌سازی هسته‌ای و برنامه موشک‌های بالیستیک خود را کنار نخواهند گذاشت، و تنها در صورتی با توافقی جدید موافقت خواهند کرد که آن توافق، کاهش قابل توجهی در تحریم‌ها ایجاد کند و تضمین‌هایی علیه خروج مجدد آمریکا از آن ارائه دهد. شاید این موضع‌گیری یک بلوف سیاسی باشد، اما اگر تهران کوتاه نیاید، در نهایت آقای ترامپ یا باید توافقی را بپذیرد که بسیار شبیه همان توافقی است که پیشتر محکومش کرده بود، یا اینکه برای عقب‌انداختن برنامه هسته‌ای ایران به زور نظامی متوسل شود — اقدامی با پیامدهایی بسیار غیرقابل پیش‌بینی.

ممکن است راهی برای خروج از این بن‌بست وجود داشته باشد.

به‌جای به‌روزرسانی توافق سال ۲۰۱۵ بر اساس همان چارچوب پیشین — یعنی «دادوستد برابر» — آقای ترامپ می‌تواند پیشنهاد «بیشتر در برابر بیشتر» را به ایران ارائه دهد: کاهش بیشتر تحریم‌ها در ازای محدودیت‌های بیشتر و ماندگارتر بر برنامه هسته‌ای ایران. ایالات متحده می‌تواند متعهد شود که به ایران تسهیلات اقتصادی مورد نیاز و فوری‌اش را ارائه دهد — از جمله رفع تحریم‌های ثانویه بر فروش نفت — در قبال توافقی بلندمدت یا حتی بدون تاریخ انقضا که محدودیت‌های جدی‌تری را بر برنامه هسته‌ای ایران و سایر فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده‌اش اعمال کند.

آمریکا احتمالاً باید واقعیت وجود برنامه غنی‌سازی در ایران را بپذیرد، اما می‌تواند بر اعمال محدودیت‌های گسترده‌تری در خصوص سانتریفیوژهای پیشرفته، میزان و سطح ذخایر اورانیوم، غنی‌سازی در تاسیسات زیرزمینی و نیز سازوکارهای راستی‌آزمایی فراگیرتر پافشاری کند. اگر امتیازات اقتصادی به اندازه کافی چشم‌گیر باشند، ممکن است این توافق شامل محدودیت‌هایی بر برنامه موشک‌های بالیستیک دوربرد ایران و همچنین حمایت نظامی تهران از دشمنان آمریکا — نظیر روسیه یا حوثی‌ها در یمن — نیز بشود.

چنین ترتیبی می‌تواند برای ایران نیز جذاب باشد. اقتصادی که سال‌هاست از سوء‌مدیریت رنج می‌برد و اکنون با سقوط قیمت نفت روبه‌رو است، در وضعیتی بحرانی قرار دارد: رشد اقتصادی راکد، تورم به بالای ۳۰ درصد رسیده، نرخ بیکاری نزدیک به ۱۰ درصد است و ارزش پول ملی ایران در برابر دلار به پایین‌ترین حد تاریخی خود رسیده است. مردم ایران، که سال گذشته با هدف نجات اقتصاد کشور، رئیس‌جمهور جدیدی به نام مسعود پزشکیان را انتخاب کردند، به‌شدت خواهان بهبود وضعیت معیشتی هستند و تقریباً بی‌تردید از هرگونه توافق هسته‌ای که این امکان را فراهم کند، استقبال خواهند کرد. این توافق همچنین برای آقای ترامپ یک پیروزی سیاسی محسوب می‌شود، چرا که می‌تواند ادعا کند توافقی «بهتر» از توافق اوباما به‌دست آورده است — توافقی با محدودیت‌های گسترده‌تر بر برنامه هسته‌ای ایران و منافعی اقتصادی برای ایالات متحده.

به‌نظر می‌رسد ایران خوب می‌داند چگونه توجه آقای ترامپ را جلب کند. وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، به‌طور علنی از اقتصاد ایران به‌عنوان «فرصتی هزار میلیارد دلاری» یاد کرده و امکان انعقاد قراردادهایی برای شرکت‌هایی چون بوئینگ را مطرح کرده است — قراردادهایی که می‌توانند به ایجاد شغل در آمریکا بینجامند. برداشتن کامل تحریم‌های آمریکا علیه ایران — مادامی که رژیم کنونی در قدرت است — بعید و احتمالاً غیرعاقلانه خواهد بود. اما در ازای مفاد مناسب، آقای ترامپ می‌تواند مجوزهای صادرات خاصی را برای شرکت‌های آمریکایی صادر کند تا در ایران سرمایه‌گذاری کرده یا کالا بفروشند، به شرکت‌های زیرمجموعه آمریکایی اجازه دهد فعالیت‌های تجاری خود را در ایران از سر بگیرند، و صادرات محصولات کشاورزی آمریکا — که اکنون از سیاست‌های تعرفه‌ای جدید وی آسیب دیده‌اند — را تحت معافیت‌های بشردوستانه ترویج دهد.

بدیهی است که اعطای هرگونه امتیاز اقتصادی به رژیمی که همچنان به‌شدت با ایالات متحده دشمنی دارد، عامل بی‌ثباتی در خاورمیانه و فراتر از آن است، مردم خود را سرکوب می‌کند و از تروریسم و قتل‌های هدفمند حمایت می‌کند، جنبه‌های منفی خواهد داشت. اما واقعیت این است که ایران همه این اقدامات نسبتاً کم‌هزینه را حتی در دوران تحریم‌های شدید نیز انجام داده است؛ و ایرانِ دارای سلاح هسته‌ای تهدیدی به‌مراتب بزرگ‌تر برای ایالات متحده و جهان خواهد بود.

برای مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران، هرگز گزینه‌های خوبی وجود نداشته است — تنها انتخاب‌هایی میان گزینه‌های بد. اما یک توافق هسته‌ای «بیشتر در برابر بیشتر» باید برای آقای ترامپ وسوسه‌انگیز باشد: توافقی «بهتر» از توافق اوباما، سودآور برای اقتصاد آمریکا، و راهی برای پرهیز از جنگی پرهزینه در خاورمیانه. از همه مهم‌تر، این توافق می‌تواند تصمیمی درست باشد.

فیلیپ اچ. گوردون / نیویورک تایمز / ۱۰ مه ۲۰۲۵

(فیلیپ گوردون مشاور امنیت ملی معاون رئیس‌جمهور، کامالا هریس، بوده است)

print

مقالات
محیط زیست
Visitor
0196380
Visit Today : 100
Visit Yesterday : 840