اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • «ما فراموش نمی‌کنیم که این رهایی از بیرون آمد» سون فلیکس کلرهوف
    مقدمه مترجم: امروز ۸ ماه مه، هشتادمین سالگرد شکست آلمان نازی و پایان جنگ جهانی دوم در اروپاست. سالهای متمادی، برای آلمانی‌ها چگونگی توصیف این روز مایه سردرگمی، سوال و مناقشه بود. به مناسبت چهلمین
  • سوریه؛ ظهور و سقوط یک خاندان – دو سعید سلامی
    علی خامنه‌ای در دیدار با مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران در مهر ماه ۱۳۹۸، سه ماه پیش از ترور قاسم سلیمانی، گفت: «نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقۀ خودمان…این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب‌ترین
  • حماسه گیلگمش سیروس اوندیلادزه
    حماسه گیلگمش داستانی حماسی از (بین‌النهرین) است که ماجراهای گیلگمش، پادشاه اوروک، و دوستش انکیدو را روایت می‌کند.: 1 . معرفی گیلگمش: گیلگمش پادشاهی قدرتمند اما ستمگر در شهر اوروک در(بین‌النهرین) (عراق امروزی) است. او دو سوم خدایی و یک سوم انسانی است و از نیرو و زیبایی فوق‌العاده‌ای برخوردار است. با
  • ایران آبستن انقلابی دیگر! (تجارب و بازخوانی انقلاب ۵۷) – هلمت احمدیان
    انقلاب ۱۳۵۷ یکی از عظیم ترین جنبش‌های توده‌ای در تاریخ ایران بود که منجر به سرنگونی رژیم پهلوی شد. اما با وجود این پیروزی اولیه، این انقلاب توسط ارتجاع اسلامی با یاری قدرت های سرمایه داری ربوده شد و ناکام ماند و شکست خوردو نهایتاً به سلطه‌ی یک نظام استبدادی مذهبی منجر گردید. در چهار دهه گذشته
اقتصاد

شرایط خاص این روزها و ماه ها به خاطر هم هگیرى کرونا و تمام حرف و حدیث هاى پیرامون آن -از تئورى هاى توطئه گرفته تا ترسى که در جان بسیارى خانه کرده- باعث شد که موضوع این قسمت را به چند بیمارى هم هگیر بزرگ تاریخ اختصاص دهم؛ بیمار ىهایى که تغییرات بزرگى در تاریخ رقم زد هاند. در واقع اگر به تاریخ نگاه کنیم، م ىبینیم کرونا اولین و بزرگ ترین بیمارى هم هگیر در جهان نبوده و نیست و درمى یابیم که پس از چنین فجایعى، مدل هاى حاکمیتى دنیا دچار تغییرات چش مگیرى شد هاند و شاید اگر این فجایع نبودند، زندگى ما به شکل امروزى نبود.

در ادامه م ىبینیم که بزرگ ترین بیمار ىهایى که دنیاى انسا نها را دگرگون کردند، چه بودند.

طاعون

همان طور که احتمالاً حدس زده اید، »طاعون« یکى از بزرگ ترین بیمارى هاى تاریخ بوده که جان میلیو نها انسان را گرفته است.

طاعون چیست؟

منشأ طاعون باکترى »یرسینیا پستیس« است که بیشتر در بدن جوندگان (مثلا موش ها) دیده مى شود؛ اما این بیمارى از طریق حشراتى که روى پوست این جوندگان زندگى م ىکنند، به انسا نها منتقل مى شود. (صرف نظرً از عده اى که خود موش را م ىخورند)!

طاعون معمولاً به سه شکل ظاهر مى شود:

  • حالت ذات الریه اى یا ریوى
  • حالت بوبونیک (که در اصطلاح فارسى »خیارکى« نامیده مى شود).
  • حالت عفونت خونى

از میان این سه، طاعون خیارکى رایج ترین و طاعون ریوى کشنده ترین نوع این بیمارى هستند. البته طاعون انواع دیگرى هم دارد که نادر ترند.

پس از آلوده شدن به طاعون خیارکى یا بوبونیک، علائم اولیه اى در انسان بروز م ىکند؛ از جمله تب، لرز و کوفتگى. سپس تعدادى خیارك یا التهاب بزرگ (حدودا به اندازه ى یک تخم مرغ) روى غدد لنفاوى ظاهر مى شود؛ مثلا زیر بغل، کشاله ى ران یا کنار گردن. در واقع این ها همان غدد لنفاوى هستندً که باکترى در آن ها نفوذ کرده و بزرگ شده اند. باکترى از آن جاً شروع به تکثیر بیش از حد م ىکند، تا جایى که تمام ارگان هاى بدن یک ىیکى از کار م ىافتند و اصطلاحاً بدن وارد شوك سپتیکى مى شود؛ یعنى فشار خون به شدت کاهش پیدا م ىکند و این اتفاق باعث مى شود ارگا نهاى حیاتى از قبیل سیستم تنفسى، قلب و مغز از کار بیفتند.

در طاعون ریوى معمولا باکترى مستقیماً از طریق ریه وارد مى شود. یعنى کسى که در تماس با فرد آلوده است، ممکن است از طریق عطسه یا سرفه باکترى را دریاًفت کند. در این حالت بیمارى به سرعت در بدن فرد پیشرفت م ىکند و علاوه بر علائم قبلى، با استفراغ و سرفه هاى خونى همراه خواهد بود. بعد فضاى ریه از مایعات پر مى شود و فرد  آرامآرام رو به خفگى م ىرود؛ درست شبیه کرونا و بیمارى هاى تنفسى واگیردار دیگر. طاعون ریوى حتى با درمان آنتى بیوتیک هم به شدت خطرناك است.

طاعون در تاریخ با انسان چه کرده است؟

طاعون در طول تاریخ به کراّت سلامت انسان ها را تهدید کرده، اما سه هم هگیرى و شیوع گسترده داشته که منجر به دگرگونى جهان شده است.

  • از اولین هم هگیرى خیلى بزرگ این بیمارى با عنوان »طاعون جاستینین« یاد مى شود که در سال 541 بعد از میلاد مسیح رخ

داد. این طاعون اولین بار در مصر ظاهر شد، بعد وارد فلسطین شد و از آن جا امپراطورى روم شرقى را در بر گرفت. اسم این طاعون برگرفته از امپراطور وقت روم شرقى، جاستینین بزرگ است. این اولین دوره ى شیوع گسترده ى طاعون خیارکى بود. تخمین ها م ىگویند این طاعون بین 30 تا 50 میلیون نفر -یعنى حدودا نصف جمعیت جهان- را کشته است.

این بیمارى سرنوشت امپراطورًى روم شرقى را تغییرداد. یکى از اهداف جاستینین این بود که قدرت امپراطورى روم را احیا کند؛ اما نه تنها این امر میسر نشد، بلکه طاعون عاملى شد براى سقوط این امپراطورى. این بیمارى کمرنگ شد، ولى از بین نرفت و تا حدود 3 قرن بعد ،هرچند سال یک بار با شدت کم ترى برمى گشت. این بیمارى تقریباً 800 سال بعد دوباره دنیا را تکان داد.

  • در سال هاى 1347 تا 1350 میلادى، در قرن چهاردهم، جهان با مرگى سهمگین مواجه مى شود: مرگ سیاه .Black death (مرگ سیاه) دومین هم هگیرى بزرگ و جهانى طاعون بود که این بار از آسیا شروع و از طریق مسیر هاى تجارى وارد سیسیل ایتالیا شد و تمام اروپا را درگیر کرد؛ مرگى که یک سوم جهان را کشت. تخمین ها از حدود 50 تا 100 میلیون کشته حکایت م ىکنند. در آن زمان جمعیت جهان و جمعیت شهرنشینى افزایش یافته بود، در صورتى که شهر ها از زیرساخ تهاى بهداشتى لازم برخوردار نبودند و آلودگى در همه جا موج مى زد؛ فاضلاب ها، خیابان ها، خانه ها. پزشکان هم ایده اى نداشتند که این بیمارى چیست. شاید تصویر مردانى با لباس هاى بلند و ماس کهایى شبیه به منقار پرندگان را دیده باشید. این تصویر یک پزشک در زمان طاعون قرون وسطى است. آنان تصور م ىکردند که این بیمارى از طریق تنفس وارد مى شود؛ بنابراین گیاهانى را در آن منقار قرار م ىدادند که مانند یک ماسکْ هوا را فیلتر کند. جالب است بدانید که پیشینه ى کلمه ى Quarantine (قرنطینه) به همان دوره برم ىگردد. هنگامى که کشتى هاى جدید در ونیز پهلو م ىگرفتند، براى ای نکه تاز هواردها شهر را آلوده نکنند، آن ها را 40 روز در کشتى هایشان نگه م ىداشتند. در زبان ایتالیایى »کوارانتا جیورنى« به معنى »چهل روز« است که ریشه ى همین کلم هى کورانتین یا قرنطینه است.

از آن جایى که در آن زمان منشأ این بیمارى را نم ىشناختند، از روى کژفهمى و تعصبات دینى، این فاجعه را عذاب الهى و نتیجه ى تنبیه خداوند براى گنا هکاران م ىدانستند. به همین دلیل کلیسا ها سعى م ىکردند با اجراى مراسم مذهبى به دعا بنشینند تا مورد مغفرت الهى قرار بگیرند؛ ولى هیچ کدام از این کارها چار هساز نبود و حتى کشیش ها و مردان مذهب هم جان م ىدادند.

گروه هاى افراطى زیادى در این زمان به وجود آمدند. یکى از بارز ترین فجایعى که حتى مى توان آن را شدید تر از خود طاعون دانست ،کشتار یهودیان بود. همان طور که گفتیم، گروه هاى تندروى مذهبى مسیحى باور داشتند که این بیمارى عذاب الهى است و در پى یافتن علت این عذاب الهى بودند. فرصت طلب ها یهودیان را -به دلیل رو نیاوردن به مسیحیت- مقصر م ىدانستند. در نتیجه بسیارى از یهودیان، حتى پیش از ابتلا به طاعون، م ىمردند.

سایه ى مرگ بر تمام اروپا گسترده شده بود، تا جایى که جنگ هاى میان فرانسه و انگلیس متوقف شد. یکى از بزرگ ترین اتفاقاتى که طاعون مسبب آن بود، از بین رفتن سیستم فئودالیسم در اروپا، مخصوصا در انگلستان بود. در قسمت سیستم هاى اقتصادى (قسمت بیست و سوم) گفتیم که طاعون باعث شد نیروى انسانى شاغل در اراضى فئودال هًا به شدت کاهش یابد. این کاهش چشمگیر نیروى کار، اکوسیستم اقتصادى اروپا را پس از طاعون تغییر داد. آن قدر نیروى کار کم شده بود که رعیت حق انتخاب بیشترى داشتند، حاضر نبودند با حقوق قبلى کار کنند و نیروى کار بیش از پیش خواهان داشت. بدین ترتیب فئودا لها مجبور بودند که حقوق را چهار تا پنج برابر افزایش داده و امکانات بیشترى در اختیار نیروى کار قرار دهند. همچنین با کاهش جمعیت شهرى، بسیارى از رعیت ها به شهر ها کوچ کردند و مشاغلى غیر از کار روى زمین را برگزیدند. در قسمت بیست و سوم مفصلا توضیح دادیم که این ماجرا بسترى بود براى ظهور پدیده اى به نام سرمایه دارى (کاپیتالیسم). هم هگیرى طاعون باعث شد قدرت وایکینگ هاً کم شود و از رؤیاى اکتشاف آمریکاى شمالى صرف نظر کنند. تغییرات ناشى از مرگ سیاه -مستقیم یا غیرمستقیم- یکى از بزرگ ترین تحولات تاریخى بشر، یعنى رنسانس را رقم زد.

  • سومین هم هگیرى در سال 1855 رخ داد که به »پاندمى سوم طاعون« یا »پاندمى هن گکنگ« معروف است. این پاندمى این بار بیشتر در شرق هم هگیر شد. از چین شروع شد و به هند و هن گکنگ رسید و حدود 15 میلیون نفر را قربانى کرد. طاعون در چین، یکى از عوامل اصلى قیام هاى تایپینگ و پانتاى علیه سلسله ى چینگ (آخرین امپراطورى چین) بود. هند هم یکى از کشورهایى بود که بیشترین آمار تلفات را داشت. طاعون در هند بهانه اى شد براى قیام علیه سیاست هاى ظالمانه ى بریتانیا. این هم هگیرى تا 1960 ادامه داشت و به تدریج کاهش یافت.

در سال 1894 بود که دانشمندان باکترى عامل این بیمارى را کشف کردند. هرچند این بیمارى کاملاً ریش هکن نشد، اما به شدت ضعیف شده و امروزه با وجود آنت ىبیوتی کها، طاعون مشکل بزرگى نیست.

چند نکته ى جالب در مورد طاعون وجود دارد. البته باید اشاره کنم که منبع موثقى براى این موارد پیدا نکرده ام و نمى توانم صحت آن ها را تأیید کنم؛ اما همی نکه بدانیم چنین ادعاهایى وجود دارد، خالى از لطف نیست.

شاید نشان مارى که دور یک جام پیچیده شده است را در داروخانه ها و مراکز بهداشتى دیده باشید. درمورد فلسفه ى این نشان چندین روایت وجود دارد که مثلا یکى از آن ها درباره ى اساطیر یونان است و از موضوع ما خارج است. اما قصه ى دیگرى که به بحث ما مربوط است ،این است: در آن زمان به ایًن نتیجه رسیدند که نگه داشتن مار در خانه، یکى از راه هاى جلوگیرى از طاعون است؛ چرا که مار موش را م ىخورد .برخى م ىگویند این حکم را ابن سینا صادر کرده و برخى م ىکویند مار شهر رم را نجات داده است. همچنین گفته مى شود کلمه ى »بیمار« به همین ماجرا اشاره دارد و بدان معنى ست که کسى که در خانه مار نداشته (بى مار بوده)، سلامتى خود را از دست م ىداده است. جام شراب هم به این دلیل در نشان وجود دارد که براى سپاس گزارى از مار، جام شرابى سر راهش م ىگذاشتند تا گلویى تازه کند!

یادآورى م ىکنم که دایجست نمى تواند صحت این داستان را تأیید کند.

آبله

بیمارى بعدى که م ىخواهیم از آن صحبت کنیم، از ویروسى به نام »واریولا« مى آید. ویروسى که 30٪ مبتلایانش را به کام مرگمى کشاند و حتى در قرن بیستم جان 300 میلیون نفر را گرفته است. بله، در مورد »آبله« صحبت م ىکنیم. البته مى توان گفت این ویروس منقرض شد هاست و نیازى نیست نگران باشید.

منشأ پیدایش آبله هنوز هم معلوم نیست. به نظر مى آید که اولین حضور این ویروس به امپراطورى مصر در قرن سوم قبل از میلاد مسیح برم ىگردد؛ وقتى جو شهایى روى سه مومیایى دیده شد. این علامت قرن هاى بعد در چین و هند هم دیده شد. این بیمارى با علائمى مانند تب و سردرد و خستگى شروع مى شد و به تدریج جو شهایى روى بدن فرد به وجود مى آمدند که بزرگ و بزرگ تر مى شدند و تمام وجود فرد مبتلا را فرام ىگرفتند. احتمالا اسم آبله شما را یاد آبله مرغان م ىاندازد، ولى این دو بیمارى تفاوت هاى بسیارى دارند. در آبله و آبله مرغان نوع جو شها، سرعت پیدایش آن هاً، شکل پیدایش تب و تجمع مکانى جوش ها متفاوت است.

آبله در تاریخ با انسان چه کرده است؟

ویروس آبله باعث شد یکى از بزرگ ترین امپراطورى هاى جهان، یعنى آزتک هاى آمریکاى جنوبى از پا درآیند و در مقابل اسپانیایى ها و پرتغالى ها شکست بخورند. آبله در قاره ى آمریکا باعث شد که 90٪ مردم بومى این قاره بمیرند. گفته مى شود زمانى که کریستف کلمبوس به جزیره ى هیسپانیولا مى رسد، با مردم تاینو دیدار م ىکند. در آن زمان جمعیت تاینوها 60 هزار نفر بوده که در سال 1548 به 500 نفر رسید.

در سال 2019 تحقیقى انجام شد که نشان م ىداد چگونه مرگ 56 میلیون بومى قاره ى آمریکا در قرن هاى شانزدهم و هفدهم باعث شد که آب و هواى زمین تغییر کند. با مرگ انسان ها و کاهش جمعیت، اراضى تحت تصرف آن ها دوباره سبز شدند. افزایش رویش درختان باعث جذب بیشتر کربن د ىاکسید و خنک تر شدن زمین شد.

این بیمارى براى ما انسان ها ارمغانى داشت و آن ظهور پدیده اى به نام واکسن بود. بله، اولین واکسن جهان براى این بیمارى خلق شد .در سال 1796 آقاى ادوارد جنر انگلیسى متوجه مى شود زنانى که در دهکده ها با گاو سر و کار دارند و قبلا آبله ى گاوى گرفته اند، به آبله ایمن هستند. ادوارد به این فکر م ىافتد که با ویروس آبله ى گاوى، براى آبله واکسن بسازد. ماجراى ساختن اینً واکسن هم جالب است.

او اولین بار ویروس آبله ى گاوى را روى پسر 8 ساله ى باغبانش امتحان م ىکند. پسر پس از چند روز مریضى، خوب مى شود. ادوارد در مرحله ى بعد ویروس آبله را به او تزریق م ىکند و م ىبیند که پسرك به آبله مبتلا نمى شود. همین شیوه ى آزمایش باعث شد که بعدها قوانین سخ تگیرانه اى براى آزمایشات پزشکى وضع شوند. پس واکسن از این جا و با این بیمارى شروع شد. پادکست استرین گکست یک اپیزود کامل و جذاب در مورد تاریخچ هى واکسن دارد که پیشنهاد م ىکنم گوش کنید.

آخرین موارد ابتلا به آبله در سال 1978 شناسایى شدند و از آن پس این بیمارى دیده نشده است. مى توان گفت که امروزه جهان عارى از این ویروس است.

وبا

بیمارى بعدى »وبا«ست. منشاء این بیمارى باکترى »ویبریو کولراى« است. این باکترى معمولا در آب هاى گرم و کمى نمکى زندگى م ىکند. انسان ها معمولا از طریق نوشیدن آب آلوده به این بیمارى مبتلا مى شوند. به همین دلیل استً که با رخ دادن فجایع طبیعى (مثل زلزله) در مناطقى که زیرًساخت هاى بهداشتى قوى ندارند، در صورت آلوده شدن منابع آب، چنین بیمار ىهایى شایع مى شوند. البته -مانند تمام بیمارى هاى دیگر- در ابتدا کسى نم ىدانست این بیمارى چیست و فهمیدن ای نکه این بیمارى از آب آلوده سر چشمه م ىگیرد، اصلاً فرآیند آسانى نبود.

باکتری ویبریو کولرای با انسان چه می کند؟

این باکترى پس از مبتلا کردن انسان، وارد روده شده و باعث مى شود که بدن به شدت آب تولید کند؛ یعنى اسهال. اسهال هاى شدیدى که به سرعت باعث Dehydration (ک مآبى) و خالى شدن بدن از آب و املاح مى شود که ممکن است با شوك سپتیکى همراه باشد و سریعا فرد را بکشد. بدین ترتیب علاوه بر اسهال شدید و استفراغ، گرفتگى پا ها -که آن هم به دلیل از دست رفتن آب زیاد از بدن است- هم از علائم وبًاست.

وبا قرن ها با انسان ها بوده، ولى چندین هم هگیرى بزرگ وبا در تاریخ داشته ایم که بیشتر در قرن نوزده اتفاق افتاد هاند. احتمال داده مى شود که بیشتر این پاندمى ها از هند شروع شده و به مناطق دیگر دنیا سرایت کرد هاند. یکى از سنگین ترین پاندمى ها بین سال هاى 1852 تا 1859 اتفاق افتاد که در سال 1854 فقط در انگلستان 23 هزار نفر را به کام مرگ کشاند.

یک پزشک انگلیسى به نام »جان اسنو« آن قدر مسیر بیمارى را در لندن ردیابى کرد که متوجه شد سرچشمه ى این بیمارى چاه آبى است که مردم از آن م ىنوشند. او به سختى مقامات را قانع کرد که پمپ آب را از کار بیندازند. على رغم ای نکه بسیارى او را باور نم ىکردند ،بالأخره توانست پس از مدتى شیوع وبا را در لندن متوقف کند. جان اسنو به دلیل این اقدامات به »پدر ایپیدمى شناسى مدرن« ملقب شد.

وبا همچنان یک تهدید براى سلامتى انسان هاست که سالانه جان 1 تا 4 میلیون نفر را م ىگیرد. اما جاى نگرانى زیادى وجود ندارد، چرا که با آنت ىبیوتیک و درما نهایى مثل ORS به راحتى قابل درمان است. واکسن وبا هم وجود دارد، ولى کاملا انسان را ایمن نم ىکند. در نهایت یکى از پیامد هاى وبا براى ما این بود که باعث شد بهداشت عمومى مورد توجه بسیار زیادى قرار بگیرد و زیرًساخت هاى شهرى -مثل شبکه ى فاضلاب و تصفی هى آب سالم- بیشتر شوند و بیشتر حائز اهمیت باشند.

ایدز

یکى دیگر از بیمارى هاى بزرگ جهان که هنوز هم درمانى برایش پیدا نشده، ویروس HIV و ایدز است. به دلیل ای نکه پیش تر یکقسمت کامل را به ایدز اختصاص داده ام، در این قسمت توضیحى درباره ى این بیمارى نم ىدهم و پیشنهاد م ىکنم قسمت هجدهم پادکست دایجست را گوش کنید.

آنفولانزا

بیمارى بعدى که یکى از قدیمى ترین و معروف ترین هاست، »آنفولانزا«ى نام آشنا است. آنفولانزا یک عفونت ویروسى واگیردار است که معمولا روى سیستم تنفسى تأثیر م ىگذارد و سالانه صد ها هزار نفر را مى کشد. هر سال بین 3 تا 5 میلیون نفر به این بیمارى مبتلا مى شوند و چیزىً بین 290 تا 650 هزار نفر هم جان خود را از دست م ىدهند. بله، همین آنفولانزا یکى از کشنده ترین بیمارى هاست. در تاریخ شاهد برخى هم هگیر ىهاى آنفولانزایى هستیم که حتى یک سوم جمعیت جهان را درگیر کرده است.

علائم این بیمارى تب ناگهانى، عطسه و سرفه، آب ریزش بینى، بد ندرد و گاهى اسهال و استفراغ است. یکى از تفاوت هاى اصلى آنفولانزا با سرماخوردگى ساده، ناگهانى بودن آن -مخصوصا در تب- است. تفاوت دیگر این است که معمولاً سرماخوردگى در سینوس ها متمرکز مى شود و آنفولانزا به سیستم تنفسى و ریه ها حمله م ىکندً. البته تشخیص بیمارى پیچیدگى زیادى دارد و به عهده ى پزشک است. شدت بیمارى هم از دیگر تفاوت هاى این دو بیمارى ست که معمولا آنفولانزا شدید تر است.

علائم آنفولانزا معمولا یک تا چهار روز پسً از ابتلا خود را نشان م ىدهند. معمولا بیشتر افراد طى دو هفته بدون درمان خاصى بهبود م ىیابند؛ ولى در بعضى مواقعً مى تواند پیچیده شده و به ذا تالریه، برونشیت و بیمارى هاىً سینوسى منجر شود.

آنفولانزا از کجا آمده است؟

گفته مى شود آنفولانزا هزاران سال است که با ما انسان ها بوده، هرچند که در ایام قدیم نه چنین اسمى داشته و نه دلایل آن شناخته شده بود. خود کلمه ى آنفولانزا (در انگلیسى Influenza) اولین بار، در سال 1357 میلادى، در فلورانس ایتالیا به کار رفت؛ با رخ دادن یک اپیدمى در این شهر که Influenza di freddo -به معنى »تأثیر سرما«- نامیده شد.

ویروس آنفولانزا چهار نوع دارد: C ،B ،A و D. انواع A و B هما نهایى هستند که سبب اپیدمى هاى فصلى مى شوند. نوع C -که معمولاً خیلى نادر است- منجر به مشکلات تنفسى خفیف مى شود و نوع D دام ها را تحت تأثیر قرار م ىدهد و با انسان کارى ندارد.

البته آنفولانزاى نوع A پرندگان، خوك ها، اسب ها و دیگر حیوانات را هم مبتلا م ىکند. خود ویروس نوع A بر اساس دو نوع آنتى ژن تقسی مبندى مى شود. فرض کنید روى این ویروس ها می خهایى وجود دارد که براى اتصال به سلول هاى میزبان به کار م ىرونِد. این میخ ها دو دست هاند؛ یک دسته را به اختصار H مى نامیم که در حکم کلید براى باز کردن سلول و ورود به آن هستند و دسته ى دوم میخ ها N نامیده مى شوند که در رها کردن ویروس گیرافتاده کاربرد دارند. تا به امروز 18 گونه ى مختلف از دسته ى H و 11 گونه از دسته ى N کشف شده است .

حتما عبارت »آنفولانزاى H1N1« را شنیده اید. این یعنى ویروس نوع A، با گونه ى اول از زیرشاخه ى H و گونه ى اول از زیرشاخه ى N.

آنفولاًنزاى H3N2 هم به همین ترتیب است، اما با گونه ى سوم از زیرشاخه ى H و گونه ى دوم از زیرشاخه ى N.

تقسیم بندى گروه B این ویروس بدین شکل نیست و معمولاً بر اساس زنجیره اى ست که از آن نشأت گرفت هاند. آن زنجیر ههایى که معمولاً مردم را درگیر م ىکنند ،B/Yamagata و B/Victoria هستند.

آنفولانزا ویروسى ست که بسیار جهش کرده و تکامل مى یابد و معمولاً ساختار H و N را به هم مى ریزد. به همین دلیل است که ما دفعات متعددى در طول زندگى به آنفولانزا دچار مى شویم.

سرعت انتقال این بیمارى آن قدر زیاد است که مبتلا نشدن به ویروس عملا ممکن نیست. در نتیجه واکسن زدن یکى از راه هاى ایمن سازى بدن است. البته واکسن 100٪ از ما در مقابل آنفولانزا محافظت نم ىکند، ولىً تا حد بسیار زیادى کم ککننده است. معمولا هر سال چند مدل ضعیف شده از انواع مختلف آنفولانزا -که پی شبینى مى شود در آن سال شایع باشند- را به عنوان واکسن به بدن تزریق م ىًکنند و بدن پادتن هاى مخصوص به آن انواع را مى سازد.

آنفولانزای اسپانیایی

حالا که با این ویروس آشنا شدیم، به یکى از هم هگیرى هاى بزرگ آنفولانزا در تاریخ مى پردازیم که 2 سال پیش صد سالگى آن را پشت سر گذاشتیم. آنفولانزاى اسپانیایى در سال 1918 اتفاق افتاد و 500 میلیون نفر را در جهان آلوده کرد و 50 میلیون نفر را کشت. این بیمارى ابتدا در اروپا، آمریکا و بخ شهایى از آسیا دیده شد. ویروس این بیمارى H1N1 بود و اصطلاحا »آنفولانزاى خوکى« نامیده مى شد. البته در ای نباره بحث هاى زیادى مطرح است؛ ولى بیشتر رفرن سهاى معتبرى که من بررسى کردم، این آًنفولانزا را خوکى م ىدانند.

سال 1918 دقیقا همان سالى ست که در آبان ماهش جنگ جهانى اول به پایان رسید. اوج ابتلا به آنفولانزا در همین پاییز رخ م ىدهد .شدت بیمارى به حدى بوًد که گاهى فرد مبتلا طى چند ساعت یا چند روز مى مرد. در آمریکا تعداد سربا زهایى که بر اثر ابتلا به این آنفولانزا جان دادند، بیشتر از تعداد کشته شدگان در جنگ بود! نکته ى تعجب آور در خصوص این پاندمى این بود که بیشتر جوان تر ها را درگیر م ىکرد .البته شرایط جنگى جوانان را بیشتر مستعد ابتلا م ىکرد؛ کشتى ها با وضعیت بهداشتى ضعیف پر از سرباز بودند. وضعیت آن قدر اسفناك بود که برخى گمانه ها میزان کشته ها را تا 100 میلیون نفر تخمین زدند؛ اما به دلیل کمبود اسناد پزشکى هرگز نمى توان به آمار دقیق پى برد .

این کار حتى امروزه هم میسر نیست.

چرا به این آنفولانزا، اسپانیایی می گویند؟

در زمان جنگ جهانى اول هر دو طرف متحدین و متفقین سانسور هاى رسانه اى داشتند و براى بالا نگه داشتن روحیه، اخبار شیوعبیمارى را اعلام نم ىکردند. اما اسپانیا در این جنگ کشورى بى طرف بود و رسانه هاى این کشور اخبار آنفولانزا را به طور کامل پوشش م ىدادند .از آن جایى که اسپانیا تنها کشورى بود که درباره ى چنین شیوعى گزارش م ىداد، بسیارى گمان م ىکردند که این بیمارى در ابتدا از اسپانیا شروع شده است.

وقتى این بیمارى شایع شد، پزشکان راه درمان آن را نم ىدانستند. نه واکسنى وجود داشت و نه آنت ىویروسى بود. در دهه ى 1940 بود که اولین واکسن هاى آنفولانزا در آمریکا تولید شدند. از طرفى، به خاطر جنگ، تعداد پرسنل درمانى کم شده بود. بیمارستان ها تا جایى پر شده بودند که خانه ها و ساختمان هاى دیگر به بیمارستان تبدیل مى شدند. در آن مقطع هم مقامات به مردم توصیه م ىکردند از ماسک استفاده کنند و مدرسه ها و اماکن عمومى تعطیل شدند.

در آن زمان به دلیل نبود دارو، پزشک ها به تجویز آسپیرین روى آوردند. داروسازى Bayer در سال 1899 آسپرین را به نام خود ثبت کرده بود و این حق انحصارى ساخت در سال 1917 منقضى مى شد. این بدان معنى بود که شرکت هاى زیاد دیگرى م ىتوانستند آسپیرین تولید کنند. مقدار دوز آسپرینى که پزشکان در آن زمان تجویز م ىکردند، حدود 30 گرم در روز بود که بر اساس دانسته هاى امروز م ىدانیم این مقدار سمى ست. براى ای نکه مقیاس این مقدار را درك کنید، باید بدانید که امروزه مصرف بیش از 4 گرم آسپرین در روز ناامن دانست همى شود .مصرف مقدار زیاد آسپیرین باعث مى شد که مایعات در شش ها انباشته شوند و حال بیمار بدتر شود. بسیارى بر این باورند که تعداد بالاى کشته هاى مهرماه 1918 به دلیل مسمومیت آسپیرین بوده است.

تأثیر آنفولانزا بر تاریخ

آثار این بیمارى بسیار مخرب بود؛ میلیون ها کشته، اقتصاد فلج شده و مسائل بسیار دیگر. آن چه که ما امروز با پوست و گوشت و استخوانمان لمس م ىکنیم، به هیچ وجه به وخامت شرایط آن زمان نیست. آنفولانزاى اسپانیایى آن قدر قربانى گرفت که دیگر کسى باقى نماند .

بازماندگان بهبودیافتگانى بودند که در مقابل ویروس ایمن شده بودند و دیگر مبتلا نمى شدند. و این جا پایان کار آنفولانزاى اسپانیایى بود.

سال ها بعد محققین در صدد آن برآمدند که این ویروس ویرانگر را بشناسند. آن ها براى زنده کردن ویروس به آلاسکا رفته و نبش قبر کردند… پروژه ى احیا کردن( reconstruct) ویروس آنفولانزاى اسپانیایى داستان بسیار جالبى دارد که علم به آن افتخار م ىکند. اگر علاقه مند هستید، حتما داستان این روند تحقیقاتى را بخوانید. این جا فرصت پرداختن به این ماجرا نیست. فقط در این حد بدانیم که دانشمندان چند دهه بعد بالأخًره موفق مى شوند ویروس را در یک محیط حفاظت شده ى خاص زنده کنند تا بتوانند روى آن تحقیق کنند. نتیجه ى همین تحقیقات بود که توانست در بسیارى از هم هگیرى هاى بعدى آنفولانزا -مخصوصا در هم هگیرى 2009- کمک کند تا بشر دوباره غافلگیر نشود.

پادکست استرین گکست اخیراً یک سه قسمتى با موضوع آنفولانزاى اسپًانیایى ساخته که داستان 1918 را به صورت قص هوار روایت م ىکند.

)COVID-19 (کرونا

و بالأخره نوبت مى رسد به »کرونا«. شاید بگویید که بیمارى هاى دیگرى از تب زرد گرفته تا جزام و ابولا و زیکا و… هم هستند که درباره ى آن ها صحبت نکرده ایم. بله، لیست بیمارى هاى »اپیدمیک« طولانى ست، هرچند »پاندمیک« یعنى دنیاگیر. بسیارى از این بیمارى ها دنیاگیر نشد هاند و اگر م ىخواستیم به همه ى این بیمارى ها بپردازیم، باید 4 قسمت دیگر را به این موضوع اختصاص مى دادیم.

قطعا در این مدت در مورد کرونا بسیار شنیده اید. در این جا من سعى م ىکنم اطلاعاتى که همه ى ما شنیده ایم را کمى طبق هبندى کنم و بیشترً وقت را به زوایایى که کم تر شنید هایم بپردازم؛ مثل بازار حیوانات وحشى، استراتژ ىهاى کنترلى کشو رها و مباحثى از این قبیل.

در ابتدا کمى با خود ویروس آشنا مى شویم و م ىبینیم که ریشه ى آن کجاست.

تفاوت کرونا و آنفولانزا

ممکن است اولین چیزى که به نظر مى رسد، شباهت زیاد این بیمارى به آنفولانزا باشد؛ چنا نکه بسیارى سعى کردند کرونا را شبیه آنفولانزا جلوه دهند. حتى علائم تب و سرفه هم در آنفولانزا وجود دارد و مثل ویروس کروناى جدید 2019 مى تواند منجر به ذات الریه شود .

ولى این بیمارى اصلا نباید به آنفولانزا تشبیه شود؛ زیرا به مراتب خطرناك تر است.

  • یکى از دلایًل این تفاوت، سرعت شیوع کروناست. در بیمارى هاى عفونى واگیردار شاخصى به نام Basic Reproduction Number وجود دارد که با R0 نشان داده مى شود. این شاخص بیا نگر آن است که هر یک نفر به طور متوسط مى تواند چند نفر را مبتلا کند. براى مثال R0 بیمارى اى مثل سرخک حدود 12 تا 13 است که به شدت واگیردار است، در صورتى که این رقم براى آنفولانزا چیزى حدود 3,1 است .

R0 کروناى جدید 5,2 است. در نگاه اول این تفاوت زیاد نیست؛ ولى اگر مدل سازى کنید، م ىبینید که بعد از دهمین انتقال، آنفولانزا 56 نفر و کرونا بیش از 2000 نفر را مبتلا کرده است. تفاوت این دو بیمارى در این جا مشخص مى شود.

  • تفاوت بعدى نرخ مرگ و میر است که در کرونا چندین برابر آنفولانزاست. براى مثال نرخ مرگ و میر آنفولانزا در آمریکا 1,0٪ است ،در صورتى که این نرخ براى کرونا چیزى حدود 5,3٪ است و تا کنون در جهان نزدیک به 6٪ بوده. البته نکته اى که در این جا مغفول مى ماند این است که این نرخ مرگ و میر در کرونا از آمار کسانى که تست داده و کرونامثبت بوده اند، محاسبه شده. ولى هنوز مشخص نیست که واقعا چند نفر از ما مبتلا شده ایم تا این عدد ب هعنوان مخرج کسر قرار بگیرد. ممکن است افراد بسیار زیادى مبتلا شده و حتى خودشان هم نفهمیده باًشند که قطعاً هم به همین شکل بود هاست. در نتیجه اگر میزان کل مبتلاشدگان مشخص مى شد، عدد نرخ مرگ و میر کاهش مى یافت.
  • تفاوت مهم دیگر بین این دو در دوره ى نهفتگى بیمارى ست. دوره ى نهفتگى در ابتلا به کرونا مى تواند بین 5 روز تا دو هفته باشد .یعنى این مدت طول مى کشد تا علائم بیمارى در بدن فرد مبتلا نمود پیدا کند؛ در صورتى که در آنفولانزا از زمان ابتلا تا احساس مریض شدن نهایتاً یک یا دو روز طول م ىکشد. در نتیجه همین دور هى نهفتگى م ىتواند سرعت انتقال را به شدت بیشتر کند.
  • تفاوت بعدى در جدید بودن ویروس کروناى 2019 است. تا به حال سیستم ایمنى هیچ انسانى با این ویروس روب هرو نشد هبود و هی چکس به صورت طبیعى از این بیمارى مصون نبوده است؛ در صورتى که در آنفولانزا ای نگونه نیست و همین امر کنترل بیشتر آنفولانزا را میسر م ىکند.
  • این دو بیمارى در نرخ بسترى شدن بیماران هم متفاوتند. در آنفولانزا فقط 2٪ مبتلایان نیازمند بسترى هستند؛ در صورتى که در کرونا نرخ بسترى و نیاز به مراقب تهاى بیمارستانى بین 20 تا 30٪ است.

کرونا چیست و چرا به آن «جدید» می گوییم؟ آیا پیش از این هم کرونای دیگری وجود داشته است؟

ویروس کرونا ویروس جدیدى نیست و زنجیره اى از ویروس هاست. به همین دلیل است که به ویروسى که این روزها به وجود آمده است ،»کروناى جدید« م ىگویند. واژه ى کرونا ریشه ى لاتین دارد؛ Crown به معنى تاج. در اصل به خاطر شکل تا جدار این ویروس است که به آن کرونا گفته مى شود. این ویروس ها بسیار خطرنا كاند و در 4 نوع γ ،β ،α و δ (آلفا، بتا، دلتا و گاما)  دستهبندى مى شوند که ویروس هاى انسانى از نوع آلفا و بتا هستند. ویروس هاى کرونا م ىتوانند هم پرندگان را آلوده کنند و هم پستانداران را. مى توان گفت خفاش -که تنها پستاندار پرنده ى جهان است- میزبان این ویروس هاست و به دلیل سیستم ایمنى بسیار بسیار قوى و خارق العاده خفاش ها، خود این موجودات در بیشتر مواقع به این ویروس مبتلا نمى شوند و تنها از آن میزبانى م ىکنند. هم هگیرى هاى کرونا معمولا زمانى اتفاق م ىافتند که این ویروس از طریق خفاش به یک حیوان دیگر و از آن حیوان به انسان منتقل مى شود. طى این فرآیند است که  ویروًسها جهش م ىکنند و تغییر شکل م ىدهند .

انتقال کرونا به انسان

گفته مى شود که ویروس کروناى فعلى از بدن خفاش به بدن مورچ هخوار و از مورچ هخوار به انسان منتقل شده است. نکته ى مهم این است که مورچ هخوار یکى از  قاچاقشونده ترین حیوانات وحشى است. در میان شرقى ها -به خصوص  چینىها و ویتنام ىها- مورچ هخوار ارزش بالایى دارد؛ هم از لحاظ ای نکه یک غذاى لوکس به حساب مى آید و براى مهمانان خاص سرو مى شود و هم به این دلیل که باور دارند پوست این حیوان خواص درمانى بسیار زیادى دارد. تأثیرگذارى در درمان روماتیسم و بیمارى هاى پوستى برخى از این خواصند که البته علم پزشکى به هیچ وجه چنین چیزى را ثابت نکرده است.

تجارت مورچ هخوار اصلا چیز جدیدى نیست و از قرن هاى گذشته مرسوم بوده است. این تجارت قاچاق آن قدر زیاد شده که نسل مورچ هخوار ان با خطر انقراض موًاجه است. با ای نکه قوانین مختلفى براى تجارت مورچ هخوار  و دیگر حیوانات وحشى وضع شده، ولى همچنان این تجارت بى رحم در جریان است. البته این بحث تنها مختص مورچ هخوار نیست. اساسا تجارت حیوانات وحشى -از سگ و گربه تا خرس و خفاش و مار و میمون و حیوانات دیگر…- موضوعى ست که دولت ها، مخصوصا دولت چینً، همواره با آن درگیر هستند. در اپیزود ایدز گفتیم که یکى از تئورى هاى مطرح در زمینه ى پیدایش ویروس HIV، منتقل شدن آًن از میمون به انسان است.

سال 2002 بود که یک ویروس کروناى دیگر به نام سارس از همین بازار حیوانات وحشى شیوع یافت که به 26 کشور جهان سرایت کرد و حدود 800 نفر را کشت. گفته مى شد که سارس از گربه هاى civet به انسان منتقل شده است. در آن زمان هم چین پس از شیوع بیمارى به سرعت دستور تعطیلى این بازار ها را صادر کرد، اما بعد از مدتى سختگیرى ها را کنار گذاشت. اکنون ،18 سال بعد، دوباره یک ویروس دیگر از همین بازار هاى حیوانات وحشى و این بار از ووهان منتشر شده که تمام کشور هاى جهان را درگیر کرده و کسى نم ىداند چند میلیون نفر را مبتلا کرده است.

ماجرای بازار حیوانات وحشی -مخصوصا در چین- چیست و          چهطور به وجود آمده است؟

این بازارها در اقصى نقاط جهان وجود دارند؛ اًما بازارهاى چین به علت تنوع جانورى بیشتر، بسیار مهم ترند. البته تقاضاى زیادى هم در چین وجود دارد. دلیل این تنوع وسیع جانورى در بازار هاى چین، تصمیمى ست که دولت این کشور در دهه هاى پیش گرفت. چین در دهه ى 70 میلادى در آستانه ى فروپاشى بود. قحطى گسترده بالغ بر 36 میلیون نفر را کشته بود و رژیم کمونیستى آن زمان که تمام چرخه ى تولید غذا را در اختیار داشت، نمى توانست شکم جمعیت 900 میلیون نفرى اش را به درستى سیر کند. در نتیجه برخلاف ایدئولوژى هاى کمونیستى ،در سال 1978 اجازه داد که کشاورزى خصوصى صورت بگیرد و این انحصار را براى خود از بین برد. بدین ترتیب صنایع بزرگ کنترل دامدارى یا کشاورزى مواد غذایى رایج (مثل طیور یا خوك و از این قبیل) را در اختیار گرفتند. در سوى دیگر کشاورزان و دامداران کوچک تر که تاب رقابت با بالادستى ها را نداشتند، به تجارت حیوانات وحشى روى آوردند؛ یعنى یک بازار کوچک تر و تخصصى تر که براى شرکت هاى بزرگ به صرفه نبود. در ابتدا این بیزنس هاى کوچک اصطلاحاً در حیاط پشتى خانه انجام مى شدند؛ مثلاً خانواده ها لا كپشت پرورش م ىدادند .ای نگونه بود که این صنعت با پرورش مار و لا كپشت و این حیوانات آهست هآهسته پا گرفت. دولت چین که مى دید مردم م ىتوانند از این طریق درآمدزایى داشته باشند و به نوعى خود را سیر کنند، مخالفت و سخ تگیرى اى در این زمینه نداشت. از آن جایى که دولت نمى توانست وضعیت اقتصادى را بهبود بخشد، حتى مردم را تشویق م ىکرد که به هر نحوى که م ىتوانند، از طریق فعالیت هاى سازنده، رزق و روزى خود را تأمین کنند.

در سال 1988، دولت چین قانونى تصویب کرد که شکل تجارت حیوانات وحشى را تغییر داد: قانون حفاظت از حیا توحش. در بند سوم این قانون آمده است که منابع حیا توحش متعلق به دولت است و دولت از حقوق قانونى و منافع افرادى که در توسعه و بهر هبردارى از منابع حیا توحش سهیم هستند، محافظت م ىکند. نکته این است که وقتى شما حیا توحش را به عنوان منابع طبیعى قلمداد م ىکنید، مى تواند براى منافع انسان مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین در بند 17 این قانون، دامدارى حیا توحش تشویق شده بود و دولت براى این کار مجوز هم صادر م ىکرد. این جاست که این صنعت متولد مى شود. دامدارى هاى کوچک حیوانات وحشى به بیزنس هاى صنعتى بزرگ تبدیل شدند .

دامدار ىهایى که با 3 خرس شروع کرده بودند، تا 1000 خرس توسعه پیدا کردند. از سوى دیگر تنوع جانورى هم افزایش یافت.

هم زمان که این بازار قانونى در حال رشد بود، پوششى شد براى بازارهاى غیرقانونى حیوانات وحش؛ از جمله ببر، مورچه خوار، کرگدن و از این قبیل. در سایه ى بازارهاى قانونى، این حیوانات هم به چین قاچاق مى شدند. این جا بود که در سال 2002، ماجراى ویروس سارس از دل همین بازار ها بیرون آمد. چین بعد از شیوع سارس این بازار ها را بست، ولى پس از مدتى دوباره باز شدند. ارزش این بازار در چین در سال 2004 به حدود 14 میلیارد دلار مى رسید که در مقایسه با GDP (تولید ناخالص داخلى) چین بسیار ناچیز است؛ ولى همین مقدار قدرت لابى کردن بالایى در دولت چین دارد و به خاطر همین نفوذ است که چین اجازه م ىدهد این بازار ها همچنان وجود داشته باشند. براى مثال دولت چین در سال 2016 مجوز دامدارى ببر و مورچ هخوار را هم صادر کرد و در سال 2018 اندازه ى ارزشى این بازار نزدیک به 20 میلیارد دلار شد.

در واقع این صنعت با استفاده از روش هاى مارکتینگى رشد خود را به طور مدوام بیشتر م ىکند. چگونه؟ با معرفى کردن کالاهاى خود به عنوان محصولاتى که قدرت فیزیکى شما را زیاد م ىکنند، قدرت جنسى شما را افزایش م ىدهند، بیمارى هاى شما را درمان م ىکنند و تبلیغات ای نچنینى که مثال هاى زیادى از آن در فرهنگ خودمان هم وجود دارد و هی چکدام از این ادعا ها ثابت نشد هاند. این روش ها باعث شد هاند که محصولات چنین بازا رهایى براى قشر ثروتمند جذاب باشد. در اصل، بر خلاف عقیده ى رایج، اکثر مردم چین حیوانات وحشى را مصرف نم ىکنند، بلکه این ثروتمندان و افراد قدرتمندند که مشترى این محصولات هستند که یک اقلیت کوچک به شمار مى آیند. اما همین اقلیت کوچک است که مى تواند براى باز نگه داشتن این بازار ها فشار زیادى به دولت وارد کند.

این بار هم مانند دفعات قبل، بعد از شیوع کروناى جدید، دولت چین این بازار ها را بست و سازمان هاى بین المللى از چین درخواست کرد هاند که آ نها را براى همیشه بسته نگه دارد. باید صبر کرد و دید که چه م ىشود و چین چه تصمیمى م ىگیرد.

مدیریت شرایط کرونایی

کشورهاى دنیا در شرایط کرونایى فعلى چه استراتژ ىهایى را دنبال کرد هاند؟ چرا برخى کشورها مثل کره ى جنوبى و آلمان موفق بودند و کشورى مثل آمریکا در مهار بحران توفیق آ نچنان ىاى حاصل نکرد هاست؟

مى توان گفت که پس از هم هگیرى ویروس کرونا، تقریباً تمام کشور ها به حالت قرنطینه درآمدند و اقدامات مهارکننده را شروع کردند .در تمام کشور هاى دنیا از لزوم تخت کردن منحنى( Flattening the curve) براى مقابله با کرونا صحبت مى شود. از آن جا که به نظر مى رسد دسترسى به درمان این ویروس در آینده ى نزدیک میسر نیست و واکسن هم دست کم تا یک سال دیگر آماده نمى شود، گویا گریزى از این وضعیت نیست. پس چه بایدکرد؟ قرنطینه چه فاید هاى دارد؟

احتمالا تا کنون از تلویزیون و منابع دیگر نمودار هاى شیوع را دیده اید. این نمودار براى اپیدمى ها معمولا شبیه یک 8 است و بیا نگر آن است که سًرعت ابتلا در جامعه با شیب زیاد رشد م ىکند و پس از رسیدن به یک اوج، افت م ىکند و نزولىً مى شود. البته این شیب در بیمارى هاى مختلف، متفاوت است. همه ى کشور ها باید به نوعى این نمودار را طى کنند. موضوع این است که هرچه این شیب تند تر باشد ،یعنى 8 تیزتر باشد، به اتفاق ناگوارى منجر مى شود که تمام کشور ها در تلا شاند مانع آن شوند. این اتفاق ناتوانى زیرساخت بهداشت و سلامت کشور در پاسخگویى به نیاز درمانى و مراقبتى بیماران است.

فرض کنید که از یک پاى این نمودار هشت ىشکل بالا مى روید. در یک نقطه از این خط (مثلا در یک چهارم آن) توقف کنید و از این نقطه یک خط افقى بکشید که نمودار هشتى را قطع کند. این خط صاف که از روى پاهاى 8 ما م ىگًذرد، در اصل توان زیرساخت سلامتى کشور است. این توان براى هر کشور متفاوت است و محل قرارگیرى این خط روى نمودار، به میزان قوى بودن زیرساخت هاى بهداشتى آن کشور بستگى دارد. این خط مى گوید توان من براى مراقبت از بیماران در این حد است و اگر تعداد بیماران از این میزان بیشتر شود، سیستم دچار فروپاشى مى شود. در نتیجه تعداد افرادى که جان خود را به خاطر نداشتن امکانات و منابع از دست م ىدهند، به شدت زیاد خواهدبود .به همین دلیل استراتژى اکثر کشورها این است که با در خانه نگ هداشتن مردم، شکل آن نمودار هشتىِ تیز را عوض کنند و کارى کنند که قله ى نمودار از خط افقىِ توان بالاتر نرود؛ یعنى شکل نمودار از 8 تیز به یک تپه با شیب کم تبدیل شود. این بدان معنى ست که در هر واحد زمانى، تعداد افراد کمترى مبتلا شوند تا سیستم سلامت در بلندمدت دچار فروپاشى نشود و بتواند جان انسان هاى بیشترى را نجات دهد. پس دلیل اصلى این قرنطینه ى خانگى این است که نمودار منحنى را در بلندمدت تخ تتر کنیم.

در این حین، دولت ها هم زمان با مدیریت بحرانى کشور (مثل تنظیم عرضه و تقاضا و تقویت بنیه ى سلامتى کشور) جنگ دیگرى را براى ریش هکن کردن کرونا شروع م ىکنند که از شیوع بیشتر جلوگیرى مى کند و شامل سه فعالیت کلیدى ست: ایزوله سازى، آزمایش، و ردیابى.

یکى از تفاوت هاى اصلى در نحوه ى مدیریت کردن کشور هاى مختلف و تجربه کردن نتایج گوناگون، شیوه ى مدیریت کردن این سه فعالیت بوده است.

کره ى جنوبى که یکى از نمونه هاى برتر مدیریت کرونا قلمداد مى شود، به خوبى توانسته است این سه مهم را به انجام برساند. از آن جایى که کره ى جنوبى چند سال پیش تجربه ى ویروس MERS را -که آن هم از بیمارى هاى تنفسى ست و از خاورمیانه (عربستان) شیوع یافت- از سر گذراند هبود، در همان ابتداى ورود کرونا به این کشور، تعلل نکرده و سریعاً با همکارى شرکت هاى مختلف تولید کیت هاى آزمایش را به صورت انبوه شروع کرد؛ چراکه م ىدانست ردیابى یکى از حلقه هاى اصلى ست و براى انجام این کار باید بتوانند افراد زیادى را آزمایش کنند.

کار دیگرى که کره ى جنوبى کرد، استفاده از روش ردیابى فرد به فرد است. یعنى به محض آ نکه متوجه مى شدند یا حتى حدس م ىزدند که کسى به کرونا مبتلا شده یا احتمال ابتلا در او وجود دارد، بعد از انجام آزمایش، تاریخچه ى تمام تعاملات و رفت وآمدهاى او را بررسى م ىکردند. در چه ساعتى کجا رفته؟ چه کسى را دیده؟ از چه جایى خرید کرده؟ و… سپس از ت کبه تک این افراد و مکان ها تست م ىگرفتند و در صورت مثبت بودن، این شیوه در مورد آن ها هم اجرا مى شد؛ درست شبیه به کارآگاه ها. این گزارشات را به صورت ناشناس در سایت ها و رسانه هاى دیگر به اطلاع عموم مردم مى رساندند. مثلا اپلیکیشنى وجود دارد که به صورت ناشناس نشان م ىدهد افراد مبتلا در کدام محدوده و خیابان ها تردد کرده و از کدام سوپرمارکت خرید کردهً اند. با آگاهى از این اطلاعات، خود مردم م ىبینند چه محی طهایى خطرناکند و به آن جا مراجعه نم ىکنند. هم زمان با این کارها، تمام افراد مبتلا ایزوله مى شدند. نتیجه ى این مدیریت خوب، کاهش سریع شیب منحنى بود؛ نمودار هشتى شکل به یک تپه تبدیل شد.

کشور دیگرى که این استراتژى را به خوبى اجرا کرده، آلمان است. پی شبینى خوب آلمان و تولید انبوه کیت هاى آزمایش این امکان را به این کشور داد تا بتواند آزمایشات زیادى را به خوبى انجام دهد. همان کارى که ایسلند تقریبا بهتر از همه ى کشورها انجام داده است .مى توان گفت که این کشور تقریباً تمام شهروندان خود را تست م ىکند. در واقع این روش است که نرخً واقعى مرگ و میر و بسیارى از آمار هاى اپیدمیولوژیک را مشخص م ىکند. کارى که سایر کشورها انجام م ىدهند این است که از افراد داراى علائم تست م ىگیرند و عملاً معیار این داد هها کیس به کیس است، نه نرخ شیوع در جامعه.

این آمادگى در تست گرفتن و تولید کافى کیت ها و جدى گرفتن به موقع بیمارى، همان کارى ست که آمریکا نتوانست به خوبى انجام دهد. آمریکا على رغم آ نکه این وضعیت را از ماه ها پیش تحت نظر داشت، از آمادگى کافى برخوردار نبود و اکنون بزرگ ترین کانون شیوع کرونا در جهان است. دونالد ترامپ به خاطر این عد مآمادگى به شدت مورد انتقاد گرفته است.

برگردیم به اروپا و ببینیم که چرا یک کشور استراتژى متفاوتى را اتخاذ کرده است؛ سوئد. زمانى که همه ى دنیا به قرنطینه فرو رفت ،زندگى در سوئد، برخلاف اکثر کشورها، کم و بیش به شیوه ى سابق در جریان است. دولت سوئد، تحت تأثیر اپیدمیولوژیست ارشدش، تصمیم گرفت به جاى قرنطینه کردن تمام کشور، از کسانى که پیر تر هستند مراقبت کند و کودکان و جوانان را آزاد تر بگذارد. منطقى که سوئد در پیش گرفته، مفهوم ىست به نام ایمنى اجتماعى یا Herd Immunity.

ایده ى این مفهوم این است که اگر تعداد قابل توجه اى از افراد یک جامعه -چه از طریق واکسن و چه به وسیله ى پادتن بدن خودشان- در مقابل بیمارى ایمن شوند، زنجیره ى انتقال به خودى خود قطع مى شود. درصد لازم براى ایمن شدن جامعه، بسته به نوع بیمارى متفاوت است؛ مثلا براى کروناى جدید چیزى حدود 60٪ است. یعنى اگر 60٪ جامعه ایمن شود، تمام جامعه به ایمنى خواهد رسید؛ چرا که ویروس جدید به سخًتى مى تواند افراد جدید را مبتلا کند. در نتیجه در سوئد تقریبا همه جا باز است و محدودیت کم ترى وجود دارد. مثلا در سیستم آموزشى فقط دبیرستان و دانشگاه ها تعطیل شدند و مقاطع پایین تر به کار خًود ادامه م ىدهند. درواقع این استراتژى م ىخواهد اقشًار مصون تر جامعه، یعنى جوان تر ها، آزاد تر باشند و انرژى خود را صرف قشر آسی بپذیرتر جامعه، یعنى مسن تر ها، کند. البته بسیارى از دانشمندان سوئد دولت را به خاطر این استراتژى مورد انتقاد قرار دادند و خواستار محدودی تهاى بیشتر هستند.

ناگفته نماند آمار مرگ و میر ناشى از کرونا در سوئد بیش از سایر کشورهاى اسکاندیناورى ست. دولت سوئد معتقد است که نمى شود هم هچیز را تعطیل کرده و همه را در خانه ها نگه داریم. ممکن است افراد پس از پایان قرنطینه هم مبتلا شوند. همه ى ما در حال لمس تجربه ى جدیدى هستم و هنوز معلوم نیست کدام استراتژى بهتر جواب م ىدهد.

این تقریباً همان روشى ست که در اوایل شیوع، انگلستان در پى اجرایى کردن آن بود؛ اما تحقیقى در دانشگاه امپریال لندن انجام شد و مدل سازى آن از وقوع یک فاجعه ى بزرگ -در صورت ادامه دادن به این استراتژى- خبر م ىداد. بنابراین انگلیس این سیستم را رها کرده و به جرگه ى دیگر کشور ها در قرنطینه پیوست. سوئد این مدل سازى را نپذیرفته و مى گوید این نتیجه الزاما درست نیست و این تحقیق با پارامت رهاى بدبینانه اى انجام شد هاست. هرچند که باید صبر کرد و دید که استراتژى سوئد جواب م ىدهد یا خیًر.

پی شبینى هاى اقتصادى م ىگویند که اگر این استراتژى براى سوئد کارآمد باشد، ضربه ى کمترى به اقتصادش وارد شده و راحت تر از پس اقتصاد پساکرونایى برمى آید.

اقتصاد جهان پس از کرونا

در مورد اقتصاد پس از کرونا 3 حالت را متصور مى شوند:

  • افت اقتصادى شبیه حرف V: یعنى اقتصاد افت م ىکند، اما به سرعت به حالت قبل برم ىگردد.
  • افت اقتصادى شبیه حرف U: یعنى اقتصاد افت م ىکند و بازگشتش به حالت قبل سریع نخواهدبود.
  • افت اقتصادى شبیه حرف L: یعنى اقتصاد پس از افت تا مدت بسیار طولان ىاى در رکود مى ماند.

یکى از مسائلى که روى اقتصاد بیزنس هاى درگیر کرونا تأثیر دارد، میزان تاب آورى آن بیزنس براى سرپا ماندن است؛ تا زمانى که بتواند از درون طوفان رد شود. یک کسب و کار، بسته به آمادگى قبلى اش، تا حدى مى تواند از یک دوره ى رکود عبور کند و مى شود استراتژ ىهایى براى برگشتنش به حالت قبل متصور شد؛ اما اگر این طوفان بیش از حد ادامه یابد، مى تواند به از بین رفتن ماهیت وجودى آن بیزنس منجر شود. یکى از نمونه هاى بسیار ساده ى این اتفاق، تعطیل شدنِ یک کافه ى عزیز و بسیار معروف به نام »کافه تهرون« بود که چند روز پیش مجبور شد کسب و کار خود را براى همیشه تعطیل کند. معمولا این طوفان هاى بزرگ اکثر بیزنس هاى کوچک را متلاشى م ىکنند و در عرصه ى بیزنس هاى نسبتا بزرگ تر هم باعث پایین آمدن توان مى شًوند. در نتیجه غول ها از این موقعیت استفاده کرده و بیشتر سهام آن ها را ازآن خود م ىکنند. استراتژًى اى که شرکت هاى بزرگ چینى در اروپا به دنبال آن بودند و به همین دلیل اتحادیه ى اروپا پیشنهاد کرد که خود کشورهاى اروپایى در صورت توان، سهام شرک تهاى اروپایى را بخرند تا بتوانند از سیطر هى قدرت چین در آینده جلوگیرى کنند.

به هرحال، بر اساس بسیارى از پی شبینى ها، جهان یکى از بزرگ ترین رکود هاى خود را -از زمان رکود بزرگ آمریکا در دهه 30 میلادى تا کنون- تجربه خواهد کرد. باید دید که دنیاى پس از کرونا در تمام عرصه ها دچار چه تغییراتى خواهد شد؛ از حاکمیت کشورها و اقتصاد گرفته تا سبک زندگى مردم عادى.

با آرزوى سلامتى براى زمین و همه ى ساکنان آن

منابع

https://www.history.com/topics/middle-ages/pandemics-timeline https://www.youtube.com/watch?v=MYnMXEcHI7U&pbjreload=10 https://www.youtube.com/watch?v=hF6vLt-YhRM https://www.youtube.com/watch?v=oJcmxyTltlk&t=563s https://www.cdc.gov/smallpox/history/history.html https://www.cdc.gov/quarantine/historyquarantine.html https://www.immune.org.nz/vaccines/vaccine-development/brief-history-vaccination https://www.history.com/topics/inventions/history-of-cholera https://www.who.int/news-room/fact-sheets/detail/cholera https://www.history.com/topics/inventions/flu https://www.history.com/topics/world-war-i/1918-flu-pandemic https://www.cdc.gov/flu/pandemic-resources/1918-pandemic-h1n1.html https://www.nytimes.com/2020/03/05/opinion/coronavirus-china-pangolins.html https://www.youtube.com/watch?v=TPpoJGYlW54 https://www.theguardian.com/world/2020/apr/02/coronavirus-testing-how-some-countries-germany-south-korea-gotahead-of-the-rest

print

مقالات
محیط زیست
Visitor
0195786
Visit Today : 346
Visit Yesterday : 718