روز یکشنبه، 25 اکتبر، انجمن جمهوری خواهان ایران(واشنگتن دی سی)، در میزگردی مجازی، موضوع تأثیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سیاست ایران را بین«آرش آرامش»، کارشناس مسائل آمریکا و«سهراب احمری»، سردبیر بخش«دیدگاه» روزنامه نیویورک پست این کشور به بحث گذاشت.
ما در دو یادداشت جداگانه، دیدگاههای این دو کارشناس را برای اطلاع مخاطبان منتشر میکنیم.
متن زیر چکیدهای است از سخنرانی آراش آرامش، کارشناس امنیت ملی و فارغ التحصیل حقوق از دانشگاه استنفورد آمریکا:
در مورد تأثیر انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در آمریکا بر تحولات سیاسی ایران نخست باید گفت همان طور که میدانیم منافع ملی آمریکا و منافع جمهوری اسلامی در در حوزههای مختلف متضاد هستند. جمهوری اسلامی منافع خود را در حمایت از گروههای شیعی اسرائیل ستیز و آمریکا ستیز میبیند. سیاست فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ، که در قالب تحریمها خود را نشان داد وسیله ای بود برای کشاندن جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بر سر همین موضوعات که این اتفاق تا پایان عمر دولت ترامپ نیفتاد. پس میتوانیم بگوییم تحریمهای گسترده ترامپ بر ایران موفقیتی به بار نیاورده است.
این تحریمها آن طور که حامیان ایرانی آن هم انتظار داشتند، شکاف چندانی هم در بین نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی فراهم نکرد. فشار حداکثری اگر چه برخی سیاستهای جمهوری اسلامی در منطقه را تغییر داد امّا در ایجاد تغییر ماهوی در این سیاستها ناموفق بوده است. چرا که همان طور که بارها گفته شده، جمهوری اسلامی بدون این سیاستها دیگر همان جمهوری اسلامی که همه میشناسیم نخواهد بود.
از سوی دیگر ترامپ نه فقط در مورد ایران بلکه در مقابل بیشتر رقبای آمریکا در مناطق مختلف جهان قاطعانه نایستاد. ما دیدیم که دولت او ابتدا چقدر در مورد کره شمالی سرسختانه رفتار کرد و بعد خیلی راحت راضی شد با«کیم جونگ اون» عکس یادگاری بگیرد.
نگرانی من این است که او در صورت پیروزی مجدد، در جریان مذاکره با جمهوری اسلامی باز همین روند را تکرار کند و مشروعیت بیشتری را به این حکومت ببخشد. در واقع برای پاک کردن میراث اوباما و ثبت توافقی جدید به نام خود، ممکن است ترامپ به توافقی با جمهوری اسلامی برسد که امتیازهای زیادی برای جمهوری اسلامی داشته باشد.
بسیاری از نخبگان جمهوری خواه آمریکا از جمله جورج بوش هم در نامههای متعددی از سیاست خارجی ترامپ انتقاد کردهاند. چون معتقد هستند که این سیاستها از روی ضعف هستند و همچنین آینده آنها مبهم است. ترامپ به این سوال باید پاسخ دهد که اگر با جمهوری اسلامی به هر دلیلی بر سر میز مذاکره ننشت، آیا حاضر است به این کشور حمله کند؟
تغییر ماهوی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی آن طور که آمریکا میخواهد، نیازمند توافق نهادهای مختلف قدرت مثل سپاه پاسداران، بیت خامنهای و بسیاری دیگر از نهادها است که چنین اتفاقی احتمالاً رخ نخواهد داد.
از آن سو، به نظر من با انتخاب جو بایدن، واکنش او به اعتراضات داخلی ایران به سیاست اوباما نزدیک خواهد بود که من امیدوارم چنین نشود. در حال حاضر، لااقل وقتی اعتراضی در ایران شکل میگیرد، آقای ترامپ تلاش میکند با یک توییت، یک سخنرانی یا به اشکال مختلف، حمایت نمادین خود را از معترضان نشان دهد.
و کلام آخر این که اپوزیسیون جمهوری اسلامی نباید تخم مرغهای خود را سبد تنها یک جناح سیاسی آمریکایی بگذارند. نه جمهوری خواهان آن قدر که برخی فکر میکنند غول هستند، نه دموکراتها فرشته.
اپوزیسیون جمهوری اسلامی باید از طیف های معقول هر دو حزب یارگیری کند و از آن طرف تلاش کند صدای طیفهایی را که خواستار مشروعیت بخشی به حکومت ایران هستند خاموش کند.