اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • «ما فراموش نمی‌کنیم که این رهایی از بیرون آمد» سون فلیکس کلرهوف
    مقدمه مترجم: امروز ۸ ماه مه، هشتادمین سالگرد شکست آلمان نازی و پایان جنگ جهانی دوم در اروپاست. سالهای متمادی، برای آلمانی‌ها چگونگی توصیف این روز مایه سردرگمی، سوال و مناقشه بود. به مناسبت چهلمین
  • سوریه؛ ظهور و سقوط یک خاندان – دو سعید سلامی
    علی خامنه‌ای در دیدار با مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران در مهر ماه ۱۳۹۸، سه ماه پیش از ترور قاسم سلیمانی، گفت: «نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقۀ خودمان…این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب‌ترین
  • حماسه گیلگمش سیروس اوندیلادزه
    حماسه گیلگمش داستانی حماسی از (بین‌النهرین) است که ماجراهای گیلگمش، پادشاه اوروک، و دوستش انکیدو را روایت می‌کند.: 1 . معرفی گیلگمش: گیلگمش پادشاهی قدرتمند اما ستمگر در شهر اوروک در(بین‌النهرین) (عراق امروزی) است. او دو سوم خدایی و یک سوم انسانی است و از نیرو و زیبایی فوق‌العاده‌ای برخوردار است. با
  • ایران آبستن انقلابی دیگر! (تجارب و بازخوانی انقلاب ۵۷) – هلمت احمدیان
    انقلاب ۱۳۵۷ یکی از عظیم ترین جنبش‌های توده‌ای در تاریخ ایران بود که منجر به سرنگونی رژیم پهلوی شد. اما با وجود این پیروزی اولیه، این انقلاب توسط ارتجاع اسلامی با یاری قدرت های سرمایه داری ربوده شد و ناکام ماند و شکست خوردو نهایتاً به سلطه‌ی یک نظام استبدادی مذهبی منجر گردید. در چهار دهه گذشته
اقتصاد

امیلی مارتین[۱] یک انسان‌شناس، فمینیست و چین شناس آمریکایی است. او در حال حاضر در دانشگاه نیویورک[۲] مشغول به تدریس انسان‌شناسی اجتماعی – فرهنگی است. فعالیت مارتین در حوزه چین شناسی[۳] متمرکز بر بررسی آیین‌ها، معماری، سیاست، طب سنتی، تبار ونسب، فرهنگ زنان و جامعه روستایی در چین و تایوان است و چندین کتاب در این حوزه از او منتشر شده‌است. از طرف دیگر امیلی مارتین دو کتاب در حوزه مطالعات بدن منتشر کرده‌است؛ “بدن‌های منعطف”[۴] و “زن در بدن: تحلیل فرهنگی تولید مثل”[۵]

در کتاب “بدن‌های منعطف”، مارتین ایده‌های متغیر آمریکایی در مورد سلامتی و مصونیت‌های پزشکی را از دهه ۱۹۴۰ تا دهه ۱۹۹۰ را بررسی می‌کند. او در این کتاب پیامدهای تأکید بر انعطاف پذیری بدن در زمینه‌های پزشکی را، از دنیای شرکت‌ها بررسی می‌کند و هشدار می‌دهد که ممکن است به شکل جدیدی از داروینیسم اجتماعی نزدیک شویم.

اما کتاب دیگر امیلی مارتین، یعنی “زن در بدن:تحلیل فرهنگی تولید مثل”، کتاب مهم و پیچیده‌ای است. این کتاب با بررسی یک خلاء مهم در انسان‌شناسی ایالات متحده آغاز می‌شود؛ درک تولید مثل و نقش‌های آن در زندگی زنان. این کتاب فراتر از یک تحلیل‌‌ فرهنگی در رابطه با تولید مثل است؛ بلکه به نوعی می‌توان گفت یک تحلیل سیاسی – اجتماعیِ مارکسی، و فراخوانی است برای رهایی از تعصبات پزشکی، طبقاتی، تبعیض‎های جنسیتی، نژاد پرستی.

اولین بخش کتاب مختص به بیان مسأله و روشی است که مارتین کار خود را با آن پی می‌گیرد. مارتین برای نوشتن این کتاب با گروه‌های مختلف زنان، در باشگاه‌های ورزشی، کلاس‌های مدرسه و دانشگاه، کلاس‌های زایمان و دیگر سازمان‌های جامعه، مصاحبه کرده‌ و در این مصاحبه‌ها سه مرحله از زندگی این زنان را دنبال می‌کند: دوران بلوغ تا قبل از بارداری، دوران بارداری و پس از یائسگی. محور این مصاحبه‌ها همانطور که از مراحل برمی‌آید، قاعدگی،  فرزندآوری و یائسگی است. جامعه مورد مطالعه مارتین را زنان سیاه پوست و سفید، طبقه کارگر و همچنین زنان طبقه متوسط تشکیل می‌دهند. و همان طور که می‌توان انتظار داشت سیاه پوستان در سنین پایین‌تری این مراحل را پشت سر گذاشته‌اند. البته که نتایج را نمی‌توان به تمام زنان ایالات متحده تعمیم داد؛ چراکه مارتین در کتاب نشان می‌دهد این احتمال وجود دارد که شرکت‌کنندگان در این مطالعه نسبت به افرادی که در شرکت نکرده‌اند، در فرهنگ و شرایط خود احساس نارضایتی و مقاومت بیشتری می‌کنند.

در دومین بخش کتاب “علم به عنوان یک سیستم پزشکی”، مارتین توسعه و ایدئولوژی علم پزشکی را در رابطه با مسائل مربوط به باروری و تولید مثل بررسی می‌کند. در اواخر قرن نوزدهم نویسندگان، شروع به ارائه نظریاتی اساسی در رابطه با تفاوت‌های جنسی کردند؛ در این نظریات مردان فعال و پرانرژی، و زنان منفعل و محافظه‌کار دیده می‌شدند. زنان تحت سلطه فیزیولوژی تولید مثل در نظر گرفته می‌شدند؛ بدن‌شان به عنوان یک ماشین تولیدی که توسط سیستمی سلسله مراتبی اداره می‌شد در نظر گرفته شد، قاعدگی در معنای تولید مثل ناموفق و یائسگی به عنوان تحلیل رفتن و زوال دستگاه تولید مثل بود. همچنین در این استعاره‌های صنعتی نوزادان، به عنوان محصولات سازوکار زنان درنظر گرفته می‌شدند. در این بخش مارتین تمام استعاره‌های موجود در علم پزشکی را که حول قائدگی، یائسگی و زایمان پدید آمده‌اند، دسته‌بندی و تحلیل می‌کند.

در بخش بعدی، مارتین به تجزیه و تحلیل واکنش شرکت‌کنندگان، در رابطه با دوران بارداری‌شان و نوع رفتاری که با آنها در عرصه‌های پزشکی و اجتماعی می‌شد، می‌پردازد. البته در این بخش تأکید بیشتری بر چشم‌اندازهای پزشکی وجود دارد و این مسأله به نوعی نقطه ضعفی کتاب محسوب می‌شود. با این وجود یک محور اصلی در اندیشه تمام زنانی که مارتین بررسی کرده وجود دارد و آن این است که “خود شما از بدن شما جدا است“. غالب زنان احساس می‌کنند که قاعدگی، یائسگی و زایمان بیشتر اتفاقاتی تحمیلی هستند. برای مثال قاعدگی رویدادی با اهمیتی مبهم است که تعریف زنانگی با آن پیوند می‌خورد اما در عین حال سرکوب یا پنهان سازی در محیط‌های عمومی را می‌طلبد. آنچه در این بخش جالب توجه است، برداشت زنان از قاعدگی است؛ زنان طبقه متوسط، سیاه و سفید، قاعدگی را از دیدگاه علمی توضیح می‌دهند، در حالی که زنان طبقه کارگر در برابر دیدگاه علمی مقاومت می‌کنند و قاعدگی را از نظر تجربه خود یا به عنوان “تغییری در زندگی” توضیح می‌دهند.

مارتین در رابطه با سندرم پیش از قائدگی[۶] نیز بررسی‌هایی انجام می‌دهد و خاطر نشان می‌کند که این پدیده اغلب زمانی بروز می‌کند که میزان اشتغال زنان کاهش پیدا می‌کند، بنابراین به نوعی در خدمت منطقی جلوه دادن کم کاری است. با توجه به این دیدگاه، علت ابتلا به این پدیده هورمونی تلقی می‌شود و درمان آن استراحت در خانه است. اما آنچه جالب توجه است تنها چهار نفر از ۱۶۵ زنی که مارتین با آنها مصاحبه کرده، دچار این سندورم شده‌اند؛ یک نفر این سندروم را با بروز خشم توصیف کرده و دیگران سندروم خود را با نیاز به آسودگی در محل کار و خانه توصیف کرده‌اند. مارتین خاطرنشان می‌کند که عصبانیت موضوعی است که در سایر مطالعات مربوط به سندرم پیش از قاعدگی توسط زنان بدون هیچ دلیل مشخصی بدست می‌آید. درنهایت مارتین توضیحات داده شده توسط خود زنان را رد می‌کند و معتقد است که عصبانیت آنها ریشه در وضعیت مظلوم آنها دارد. مصاحبه‌های مارتین در بخش بعد نشان می‌دهد که زنان دیدگاه پزشکی در مورد یائسگی به عنوان یک زوال را اغلب رد می‌کنند و در عوض آن را به عنوان یک رهایی از نگرانی‌های قبلی مربوط به قاعدگی و بارداری درنظر می‌گیرند.

به هر روی مارتین در این کتاب با ۱۶۵ زن، در یک چارچوب خاص و با سوالاتی مشخص، که در ضمیمه این کتاب آمده‌اند مصاحبه می‌کند. اما درنهایت سوالات این مصاحبه‌ها بر شرکت کنندگان غلبه می‌کند و ما از خود این شرکت کنندگان چیزی نمی‌شنویم، و یا درک عمیق و منسجمی از دیدگاه این زنان و نگاه فرهنگی‌شان در رابطه با نقش تولید مثل در زندگی آنها پیدا نمی‌کنیم. از طرفی مارتین سعی دارد ارتباطی محکم میان داده‌های خود با ویژگی‌هایی چون سن، نژاد و طبقه برقرار کند، اما در مجموع داده‌های او برای ارائه این نتیجه‌گیری‌ها بسیار محدود است و در این کار چندان موفق نیست. با این وجود کار مارتین در سال ۱۹۸۷ منجر به بررسی کانون اساسی تولید مثل در جامعه ایالات متحده شد.

درنهایت می‌توان گفت امیلی مارتین با تلفیق دیدگاه‌های انسان‌شناسانه، تحلیل تاریخی، جامعه‌شناسی و فمینیسم، یک کتاب جذاب درباره تقاطع پزشکی و جامعه نوشته‌است؛ مارتین یک مطالعه چشمگیر پیش روی ما قرار می‌دهد که نه تنها نقش علم پزشکی را برای ما تحلیل می‌کند بلکه به ما نشان می‌دهد چگونه ارزش‌های نهفته در فرضیات فرهنگی خود را آشکار کنیم.

 

فهرست کتاب

بخش اول: مسأله و روش

۱.ملموس و غریب

۲.تکه تکه شدن و جنسیت

بخش دوم: علم به عنوان یک سیستم فرهنگی

۳.استعاره‌های پزشکی بدن زنان: قاعدگی و یائسگی

۴.استعاره‌های پزشکی بدن زنان: زایمان

بخش سوم: نقطه برتری زنان

۵.خود و تصویر بدن

۶.قاعدگی، کار و طبقه

۷.سندروم پیش از قاعدگی، انضباط کار و خشم

۸.زایمان، مقاومت، نژاد و طبقه

۹.خلق تصاویر متولد شده جدید

۱۰.یائسگی، قدرت و حرارت

بخش چهارم: فهم و ایدئولوژی

۱۱.طبقه و مقاومت

۱۲.بدنمندی تضادها

ضمیمه اول: سوالات مصاحبه‌ها

ضمیمه دوم: مشخصات بیوگرافی‌ها

یادداشت‌ها

print

مقالات
محیط زیست
Visitor
0195300
Visit Today : 578
Visit Yesterday : 403