اندیشه ، فلسفه
تاریخ
اقتصاد
  • باید حرف زد تا راه باز شود
    یکم- چرا در روزهای تازه‌سپری‌شده مقوله عدم حضور مسعود پزشکیان در نشست شرم‌الشیخ مصر که درباره صلح غزه بود در کانون توجه قرار گرفت؟ واقعیت این است که برگزاری نشست شرم‌الشیخ برای آتش‌بس دائمی جنگ
  • اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم
    مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن اخیراً از کتاب «اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیست‌ویکم» رونمایی کرده است که تلاشی برای بازنگری در اندیشه‌های اقتصادی در دوران پس از اجماع واشنگتن بوده است.
  • ارزپاشی از پکن تا کرمان
    یکم- گویا دوران وفور ارز به دست آمده از صادرات نفت به سرآمده است و همین مساله دردسرساز و ارزهای مصرف شده در بخش‌های مختلف بیشتر از همیشه زیر ذره‌بین می‌رود. چرا چنین فرضی دارید؟ اگر خبرهایی که این روزها از
  • رشد اقتصادی در نیمه اول امسال منفی شد
    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول سال جاری «منفی ۰/۳ درصد» بوده است که سقوط شدیدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.

پل بیتی، برای رمان «فروش کامل» برندۀ جایزۀ من‌بوکر ۲۰۱۶ شد. نویسندۀ پنجاه‌وچهارسالۀ اهل لوس‌ انجلس، اولین رمان‌نویس آمریکایی است که برای هجویه‌ای تلخ و گزنده دربارۀ سیاست‌های نژادی آمریکا برندۀ جایزۀ من‌بوکر شده است. از نظر داوران، رمان «فروش کاملْ» پل بیتی را در ردیف کسانی چون مارک تواین و جاناتان سویفت قرار می‌دهد. پل بیتی در این نوشتار رمزورازها و ماجراهایی را روایت می‌کند که الهام‌بخش او در نوشتن رمانش بوده‌اند.

پُل بیتی، گاردین — سخت می‌شود گفت این کتاب از کجا آمد. از جهتی شاید این کتاب یک طلسم باشد: تلاشی برای بازآفرینی گرمای سحرآمیز بادهای شهر سانتا آنا، روزهای بی‌دغدغۀ موج‌سواری در ساحل سانتا مونیکا، لذت دنبال‌کردن باچ (سگ خانواده‌مان) در میان درخت‌های هلو و لیموی حیاط خلوت. لذت دویدن به‌سوی خانه، پس از تمام‌شدن مدرسه، برای نوشیدن پُنچ (نوشیدنی میوه) و تماشای «حقه‌بازهای کوچک» در تلویزیون با خانوادۀ چاکن. که بعد از آن، من و بقیۀ پسرها -جری، چارلی و بیلی- و گاهی هم رونالد کیتون سراغ چهرۀ مشهور محله‌مان ادی اسمیت می‌رفتیم تا به قولش عمل کند: قول داده بود، وقتی اجازۀ کارمان را گرفتیم، نقشی در فیلم‌های سینمایی برایمان دست و پا کند. (او بنیان‌گذار «انجمن بدلکارهای سیاه‌پوست» و یکی از دستیاران کلابر لنگ رقیب راکی در «راکی ۳» بود.)

و، برعکس، فروش کامل یک باطل‌السحر هم هست، تلاشی بیهوده برای دفع و التیامِ نفرین و تناقضات کسی که در جامعۀ عمدتاً سفیدپوستِ غرب لوس‌‌آنجلس، و به تبع آن کل آمریکا، در زمرۀ کارگران و رنگین‌پوستان است: همۀ فرارهایمان از دست پلیس، قلدرهای محل و سگ‌های ولگرد؛ بوی شیرین گرد فرشته (داروی توهم‌زای فن‌سیکلیدین)؛ کتک‌کاری‌ها؛ ترس؛ خودکشی‌های محل؛ قتل‌عام در رستوران زنجیره‌ای بابز بیگ ‌بوی؛ و، علی‌رغم افزایش نرخ جنایت، ارزش خانۀ سه‌خوابۀ سادۀ مادرم در دورۀ رونق املاک سر به فلک کشید، چون بالاخره آنجا غرب لوس‌آنجلس است! ماجرای رالف نیدر، قهرمان من، که مردد بود باراک اوبامای منتخب قرار است عمو سام شود یا عمو تام۱؛ ماجرای دو وزیر سیاه‌پوست، کاندولیزا رایس و کالین پاول، پرچم‌داران جنگی که به‌وضوح بیهوده و ناعادلانه بود.

ولی درست که فکر می‌کنم، نزدیک‌ترین ماجرا به یک آفرینش واقعی همان مسیری است که هربار در مسیر خانه به لوس‌ آنجلس باید پشت فرمان بنشینم. با ۱۶۰ کیلومتر مسیر رفت و برگشت، یک سفر شبانه است که معمولاً در ابتدایش راه شمال را به طرف خیابان رابرتسون و سپس بلوار سانست می‌روم، بعد به غرب به سمت اتوبان ساحلی. اهمیت این مسیر رانندگی را نمی‌توانم در کلمات بگنجانم. من لوس‌آنجلس مصنوعی کسالت‌بار را ترک می‌کنم، به قصد رسیدن به زیبایی باشکوه بورلی‌هیلز۲ و پالیسیدز۳، تفرجگاه‌های ساحلی مالیبو و زوما؛ و در میانۀ خاطرات کودکی‌ام تخیل می‌کنم که اگر شهر را ترک نکرده بودم چه جور آدمی می‌شدم.

هنوز هم امید دارم یک سیاه‌پوستِ ساحل‌نشین

«فروش کامل» یک تلاش بیهوده برای محو داغ لعنت عضویت در طبقه کارگر یا رنگین پوست در لوس آنجلس است

شوم، در جست‌وجوی گنج، که فلزیابش را روی ماسه‌های ساحل می‌گیرد بلکه سکه‌های طلا و جواهراتی را پیدا کند که جهان‌گردهای اسپانیایی از قرن هجدهم تا بیست‌ویکم به‌جا گذاشته‌اند. با آن خیابان مسطح، وقتی ترافیک سبک باشد، مثل هرجای کالیفرنیا کافی است به اتوبان برسید. و آنجا، پیش به‌سوی ستاره‌ها، یک دست روی فرمان، یک دست روی رادیو برای گرفتن موسیقی جاز ایستگاه KLON (که الآن اسمش KKJZ شده است)، اینجاست که این کتاب را «نوشتم». به تنها خاطرۀ خوبم از پدرم فکر می‌کنم: شش سالم بود، روی پایش نشستم تا «رانندۀ» فولکس اسپرتی شوم که در طول ساحل در دلِ باد جلو می‌رفت. در فکر اینم که اسم «خانه» گذاشتن روی شهری که نمی‌شناسمش یعنی چه، اینکه چه ساعت‌های بی‌شماری تحقیق کردم تا سر از این قصه درآورم، و البته از رمز و رازهای سیستم حمل‌ونقل لوس‌آنجلس، موج‌شکن‌ها، و البته معنای سیاه‌پوست بودن. اخیراً، در مصاحبه‌ای در بی‌بی‌سی، جورجِ شاعر۴ از من پرسید که آیا پان-افریکن۵ هستم؟ و این کتاب پاسخ من است که از حیرت شانه بالا می‌اندازم، چون حتی پان-پُل‌بیتی هم نیستم.

print

مقالات
  • سخنی با جوانان (۲) فرشید یاسائی
    پیشگفتار: در آغازِ هر راه، نسیمی هست که بوی فردا را با خود می‌آورد. نسیمی که از سطرهای اندیشه برمی‌خیزد و بر شانه‌های جوانی می‌نشیند؛ جوانی، این فصلِ همیشه بیدارِ زندگی که میان شور و شک، میان
  • روایت زندگی و مرگ احمد کسروی
    درود بر شما. قبل از اینکه شروع کنیم این قسمت رو اجازه بدید به اطلاع شما برسونم. شما می‌تونید همین قسمت رو به صورت ویدیو کس و مستند تصویری از کانال یوتیوب مورخ به نشانی مورخ پادکست ببینید و لذت ببرید.
  • ایران را چرا باید دوست داشت؟ محمد حسین صدیق یزدچی
    ایران را چرا باید دوست داشت؟ این عنوان مجلس بزرگداشتی ست یا بود به بهانه ی صدمین سالروز تولّد ایرج افشار محقق و نسخه شناس معروف متون کهن فرهنگ ایرانی، با شرکت چهره هایی مثل : خانم ژالهء آموزگار متخصص زبان و فرهنگ باستانی ایران و سید مصطفی محقق
  • آینده حماس پس از تحقق آتش‌بس
    در حالی‌که دود جنگ دو ساله میان اسرائیل و حماس هنوز از ویرانه‌های غزه رخت بر نبسته، نیروهای حماس بلافاصله پس از اعلام آتش‌بس، دوباره در خیابان‌های این سرزمین جنگ‌زده ظاهر شدند؛ حضوری که هم هشداری
  • داستان قرارداد کرسنت پترولیوم جمشید اسدی
    داستان قرارداد کرسنت پترولیوم – از میدان گاز تا دادگاه داوری: پرونده کرسنت از پیچیده‌ترین پرونده‌های اقتصادی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از سنگین‌ترین زیان‌ها برای ملت ایران است. ماجرا از امضای قراردادی در سال
  • نامه سرگشاده ضحاک به مردم ایران مسعود میرراشد
    ضحاک در این روایت نه هیولایی اسطوره‌ای، بلکه آیینه‌ای از جامعه‌ای گرفتار در خواب، خودفریبی و تکرار تاریخی است. مسعود میرراشد در این نوشته روشنفکران و حاکمان را همگی در چرخهٔ فساد و مسئولیت‌گریزی شریک می‌داند و با زبانی تند اما اندیشمندانه، آنان را به بیداری، خودشناسی و بازنگری در ریشه‌های فرهنگی و
  • بگذار چپ های دلبسته به حکومت…ابوالفضل محققی
    یک دوست وهمراه قدیمیست که از ایران هر از چند گاهی که عرصه برایش تنگ می شود زنگ می زند و درد دل می کند. اما این بار سخت عصبی است. بی مقدمه با طعنه می گوید: “آقا که هنوز از زیر زمین بیرون نیامده. دستور جهاد
سکولاریسم و لائیسیته
Visitor
0321708
Visit Today : 1065
Visit Yesterday : 958