روزنت خبری ledevoir در مقاله ای که در مورد لائیسیته منتشر ساخته به موضوع لائیسیته در نقاط مختلف جهان پرداخته و می نویسد: اصل لائیسیته از کجا آمده است؟ در نقاط مختلف جهان به چه شکلی عمل می شود و مدل قالب کدام یک می باشد؟
روزنت خبری ledevoir در مقاله ای که در مورد لائیسیته منتشر ساخته به موضوع لائیسیته در نقاط مختلف جهان پرداخته و می نویسد: اصل لائیسیته از کجا آمده است؟ در نقاط مختلف جهان به چه شکلی عمل می شود و مدل قالب کدام یک می باشد؟
در همین ارتباط آمده است: لائیسیته اصلی است که به موجب آن اصل آزادی، برابری و برادری را در برابر سایر اعتقادات برتر دارد. آزادی تا زمانی که نظم اجتماعی مختل نشود محترم است. نکته بعدی برابری همگان (بدون توجه به اعتقادات افراد) در برابر قانون و دستگاه های دولتی است و این دو خود مولفه ای برای کمک به شهروندی و برادری می باشد.
در این مقاله ضمن اشاره به جان لاک (۱۷۰۴ – ۱۶۲۳) که تلاش داشت حوزه سیاست را از دین جدا سازد، آمده است: هر چند این ایده تدریجا با مفهوم مدرنیته آمیخته شد اما شیوه های متعددی برای به کارگیری آن مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله به اظهارات میشلین میلو، جامعه شناس در حوزه مسائل دینی اشاره شده و آمده است: لائیسیته قبل از آن که پروژه اجتماعی باشد یک پروژه سیاسی است و حکومت می کوشد خود را از قید مذهب رها کند تا بتواند قوانین مدنی را بر تمام شهروندان اعمال نماید. از همین رو می توان شاهد لائیسیته ای ملایم نظیر آن چه که در قرن ۱۹ در کشورهای مکزیک و اوروگوئه یا قرن ۲۰ در ترکیه اعمال شد، باشیم. در فرانسه در سال ۱۹۰۵ که قانون جدایی کلیسا از حکومت تصویب شد جامعه چندان سکولار نبود.
یکی از نکات مهم در این خصوص میزان عمق مذهب در جامعه مورد نظر است. شدیدترین حالت را می تواند در جامعه ترک در زمان آتاتورک یا جامعه فرانسه سال ۱۹۰۵ ذکر کرد که تقابل ها شدید و تند بود. این استاد دانشگاه به جامعه آمریکا به عنوان جامعه ای که به طرز پارادوکس گونه ای لائیک نیز هست، پرداخته و می افزاید: قانون اساسی امریکا که در سال ۱۷۸۸ تصویب شد، سیاستی لاادری گرایی را قالب ساخت و در نخستین بند آن آمده است که کنگره نمی تواند هیج قانونی مرتبط با استقرار هر مذهبی را تصویب نماید.
با این حال مذهب در تمام شئون این کشور دیده می شود تا جایی که از سال ۱۹۵۰ روی اسکناس های این کشور آمده است: In God We Trust. با این حال در قالب موارد مذهب در این کشور به عنوان الوهیت حکومتی یا نوعی پایه معنوی مشترک که هر کس به زعم و برداشت خود خدای خویش را می خواند، مورد تاکید قرار دارد.
به نوشته این جامعه شناس حکومت آمریکا از نرم های مذهبی خود را رها ساخته و شهروندان یا کارکنان دولتی نیز در بیان اختلافات دینی خود آزادند. اما در فرانسه بیش تر از لائیسیته به مانند یک سیستم مذهبی کاملا مستقر صحبت می شود و حکومت آن را به رسمیت می شناسد و بر أساس آن کلیساها را ملی اعلام کرده و سهم زیادی در تامین مالی مدارس دینی دارد در حالی که چنین مساله ای در آمریکا غیر قابل قبول است. در گزارش دیده بان لائیسیته در فرانسه آمده است: زمانی که شما کارمند دولت می باشید خودتان نیستید شما نماینده دستگاه دولتی هستید و باید بی طرفی کامل را در محل کار رعایت نمایید.
این قاعده در إدارات، شهرداری ها، کتابخانه های دولتی، مدارس، نیروهای پلیس، بیمارستان ها، دادگاه ها و تمام مدارس دولتی اعمال می شود. از سال ۲۰۰۸ تدابیر جدید در مدارس ابتدایی و راهنمایی نیز اعمال شد بدین معنا که داشتن تمام علائم مذهبی ممنوع اعلام شد (اما در همین حال نیز می بینیم مثلا در مورد یهودیان) داشتن ستاره داوود کوچک مورد قبول است اما کلاه یهودیان نه.
استدلال این است که دانش آموزان باید بدون فشار بیرونی (مثلا خانواده ها) خود باید با یک روحیه نقادانه اندیشه ها و اعتقادات خود را برگزینند. بر همین أساس مثلا در دانشگاه ها آن ها مجازند علائم مذهبی را حمل کنند.