اندیشه ، فلسفه
تاریخ
  • «ما فراموش نمی‌کنیم که این رهایی از بیرون آمد» سون فلیکس کلرهوف
    مقدمه مترجم: امروز ۸ ماه مه، هشتادمین سالگرد شکست آلمان نازی و پایان جنگ جهانی دوم در اروپاست. سالهای متمادی، برای آلمانی‌ها چگونگی توصیف این روز مایه سردرگمی، سوال و مناقشه بود. به مناسبت چهلمین
  • سوریه؛ ظهور و سقوط یک خاندان – دو سعید سلامی
    علی خامنه‌ای در دیدار با مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران در مهر ماه ۱۳۹۸، سه ماه پیش از ترور قاسم سلیمانی، گفت: «نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقۀ خودمان…این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب‌ترین
  • حماسه گیلگمش سیروس اوندیلادزه
    حماسه گیلگمش داستانی حماسی از (بین‌النهرین) است که ماجراهای گیلگمش، پادشاه اوروک، و دوستش انکیدو را روایت می‌کند.: 1 . معرفی گیلگمش: گیلگمش پادشاهی قدرتمند اما ستمگر در شهر اوروک در(بین‌النهرین) (عراق امروزی) است. او دو سوم خدایی و یک سوم انسانی است و از نیرو و زیبایی فوق‌العاده‌ای برخوردار است. با
  • ایران آبستن انقلابی دیگر! (تجارب و بازخوانی انقلاب ۵۷) – هلمت احمدیان
    انقلاب ۱۳۵۷ یکی از عظیم ترین جنبش‌های توده‌ای در تاریخ ایران بود که منجر به سرنگونی رژیم پهلوی شد. اما با وجود این پیروزی اولیه، این انقلاب توسط ارتجاع اسلامی با یاری قدرت های سرمایه داری ربوده شد و ناکام ماند و شکست خوردو نهایتاً به سلطه‌ی یک نظام استبدادی مذهبی منجر گردید. در چهار دهه گذشته
اقتصاد

چه بر سر مردم اروپا آمده است؟ آنچه امروز نمی‌توانیم نادیده بگیریم، خودفراموشیِ جوامعی است که زبان‌های‌شان از دست داده‌اند، زبان‌هایی که زمانی در آن‌ها می‌زیستند و در آن‌ها معنا می‌یافتند. این از دست‌دادن پیامدهای متفاوتی برای‌شان داشته است: آنگلوساکسون‌ها دیری‌ست که به نوعی زبان انگلیسیِ پایه روی آورده‌اند: زبانی تماما ابزاری و عینیت‌ساز به منظور مبادله‌ی پیام بیشتر، زبانی هر چه بیشتر آلگوریتمی. به نظر می‌رسد آلمانی‌ها نیز در همین مسیر باشند. فرانسوی‌ها به رغم  دلبستگی‌شان به زبان ملی، و شاید به همان دلیل، در چارچوب رابطه‌ی تنگ و قاعده‌مند بین گوینده و دستور زبان گم شده‌اند. ایتالیایی‌ها به طرزی حیله‌بازانه به دوزبانگی که زمانی منبع غنای زبان‌شان بود، چسبیده‌اند، اما تقریباً در همه جا این زبان به سطح ژارگون یا زبان‌واره‌ای بی‌معنی انحطاط یافته است. اگر یهودیان بخشی از فرهنگ اروپا هستند – یا حداقل زمانی بخشی از آن بودند – بد نیست که سخنان شولم را در مواجهه با سکولاریزاسیون صهیونیستی که زبان مقدس را به یک زبان ملی تبدیل کرده است، یادآوری کنیم: «ما در زبان خود مانند نابینایان سرگردان بر لبه‌ی پرتگاه زندگی می‌کنیم… این زبان آبستن فاجعه‌های بزرگی است… روزی خواهد رسید که این زبان علیه گویندگانش درخواهد آمد.»

به هر حال آنچه پیش آمده است، از بین رفتن رابطه‌ی شاعرانه با زبان و جایگزینی آن با یک رابطه‌ی ابزاری است که در آن گوینده فکر می‌کند از زبان استفاده می‌کند، بی آنکه متوجه باشد زبان است که او را مورد استفاده قرار می‌دهد. و چون زبان، فرمِ فرایندِ انسان‌سازی است، آنچه امروز به نظر می‌رسد در رابطه‌ی ما با زبان در معرض تهدید باشد، انسانیت انسان است.

با این همه، نکته‌ی اصلی این است: هرچه مردمی در زبان خود که به نوعی بیگانه یا بسیار مبتذل شده است گم شوند، فکر کردن در آن زبان برای‌شان غیرممکن خواهد شد. به همین دلیل است که امروز می‌بینیم که دولت‌های مردمان اروپا که از تفکر ناتوان شده‌اند، خود را اسیر دروغ‌هایی کرده‌اند که نمی‌توانند بر آن‌ها غلبه کنند. دروغی که در آن دروغگو از دروغ خود بی خبر باشد، در واقع حالتی از ناتوانی در اندیشیدن است، یعنی ناتوانی در قطع رابطه‌ی صرفا ابزاری با کلام خود حتی برای لحظه‌ای. در شرایطی که انسان‌ها دیگر نتوانند به زبان خود فکر کنند، نباید تعجب کنیم اگر دیدیم  مجبور شده‌اند عمل تفکر را به هوش مصنوعی بسپارند.

از دست دادن زبان‌هایی که زمانی موطن مردم بودند، البته بیش از هر چیز معنای سیاسی دارد. اروپا نمی‌تواند از بن‌بستی که خود را در آن گرفتار کرده است بگریزد مگر اینکه قبل از هر چیز با کلمات خود رابطه‌ای شاعرانه و فکورانه برقرار کند، و این تنها شرط ایجاد یک سیاست اروپایی است؛ چیزی که امروز وجود ندارد.

print

مقالات
محیط زیست
Visitor
0195291
Visit Today : 569
Visit Yesterday : 403